پارت۳۶
پارت۳۶
جونگ کوک: نمیای؟؟
لیسا: نه من میرم بیرون بعد تو میرم حموم
جونگ کوک: یعنی نمیخوای با شوهرت دوش بگیری ؟؟؟
لیسا: ما هنوز ازدواج نکردیم پس نمیتونیم
جونگ کوک:اوففففففف _______باشه
لیسا:داشتم میرفتم که یهو پام لیز خورد و داشتم میفتادم که جونگ کوک منو گرفت همینجور چشم تو چشم بودیم ______چقدر این بشر و دوست دارم
امم _____من دیگه برم
جونگ کوک: مراقب باش
لیسا :اومدم بیرون و رفتم لباسامو پوشیدم و رفتمنشستم رو تخت و همینجوری داشتم تو اینستا میچرخیدم ___________________________تهیونگ: گفتم زنگ بزنم جونگ کوک
جونگ کوگ: تلفنم زنگ خورد دیدم تهیونگه چرا اینا امروز عاشق من شدن عجیبه اول جیمین بعدم تهیونگ
الو _____تهیونگ سلام
تهیونگ: سلام چطوری ؟؟؟؟
جونگ کوک: زنگ زدی اینو بگی
تهیونگ: نه میخواستم درباره ی یچیزی باهات صحبت کنم وقت داری؟؟؟؟؟
جونگ کوک: من الان تو حمومم بعدا که اومدم بیرون بهت زنگ میزنم
تهیونگ: اها اوکی باشه کوک بای
جونگ کوک: بای
___________________________
جنی: کی بود؟؟؟
تهیونگ: جونگ کوک
جنی: چبکارش داشتی
تهیونگ: هیچی میخواستم ببینم امروز وقت داره بیاد شرکت
جنی: اها بعد چی گفت
تهیونگ: هیچی گفت تو حمومه بعدا بهم زنگ میزنه
جنی: اها اوکی
تهیونگ
تهیونگ:بله عشقم
جونگ کوک: نمیای؟؟
لیسا: نه من میرم بیرون بعد تو میرم حموم
جونگ کوک: یعنی نمیخوای با شوهرت دوش بگیری ؟؟؟
لیسا: ما هنوز ازدواج نکردیم پس نمیتونیم
جونگ کوک:اوففففففف _______باشه
لیسا:داشتم میرفتم که یهو پام لیز خورد و داشتم میفتادم که جونگ کوک منو گرفت همینجور چشم تو چشم بودیم ______چقدر این بشر و دوست دارم
امم _____من دیگه برم
جونگ کوک: مراقب باش
لیسا :اومدم بیرون و رفتم لباسامو پوشیدم و رفتمنشستم رو تخت و همینجوری داشتم تو اینستا میچرخیدم ___________________________تهیونگ: گفتم زنگ بزنم جونگ کوک
جونگ کوگ: تلفنم زنگ خورد دیدم تهیونگه چرا اینا امروز عاشق من شدن عجیبه اول جیمین بعدم تهیونگ
الو _____تهیونگ سلام
تهیونگ: سلام چطوری ؟؟؟؟
جونگ کوک: زنگ زدی اینو بگی
تهیونگ: نه میخواستم درباره ی یچیزی باهات صحبت کنم وقت داری؟؟؟؟؟
جونگ کوک: من الان تو حمومم بعدا که اومدم بیرون بهت زنگ میزنم
تهیونگ: اها اوکی باشه کوک بای
جونگ کوک: بای
___________________________
جنی: کی بود؟؟؟
تهیونگ: جونگ کوک
جنی: چبکارش داشتی
تهیونگ: هیچی میخواستم ببینم امروز وقت داره بیاد شرکت
جنی: اها بعد چی گفت
تهیونگ: هیچی گفت تو حمومه بعدا بهم زنگ میزنه
جنی: اها اوکی
تهیونگ
تهیونگ:بله عشقم
۱۷۷.۳k
۰۹ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.