بهم گفت برويم
بهم گفت برويم
با خوشحالي گفتم بريم سر زندگيمان
بهم خنديد و گفت
از يادهم
من چيزي نگفتم و از يادش رفتم اما او هنوز مانده ديگر نمي دانم چه بگويم خودش حرف مي زند اما پاي حرفش نمي شيند
با خوشحالي گفتم بريم سر زندگيمان
بهم خنديد و گفت
از يادهم
من چيزي نگفتم و از يادش رفتم اما او هنوز مانده ديگر نمي دانم چه بگويم خودش حرف مي زند اما پاي حرفش نمي شيند
۲۳۵
۲۸ شهریور ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.