عشق کوچک من پارت۱۰

ناشناس:اگه میخوای دوستات یعنی شوگا،جیهوپ و نامجون زنده بمونن باید کوک یا رزی رو بکشی و فیلم بگیری نشون ما بدی تا شوگا؛جیهوپ و نامجون رو بهت بدیم وگرنه میمیرن
جیمین:چیییییییی تو کی هستی
ناشناس:منتظر فیلمت هستم تا ۲۴ ساعت دیگه وقت داری از الان زمان شروع میشه
جیمین:نه‌...صب کن...اه اشغال عوضی قطع کرد
جین:جیمین نمیای تو
جیمین: الان میام
جین:باشه
جیمین رف داخل فقط داشت به کوک و رزی نگا میکرد
کوک و رزی:جیمین چیشده حالت خوبه؟
جیمین:اره خوبم
لیسا و جین:بیایین صبحانه
بچها:باشه
همه داشتن صبحونه میخوردن
کوک:بچها یکی هس تو بازی کالاف هرچی میخوام ببرمش نمیتونم خیلی قویه
لیسا:کیه؟
کوک:نمیدونم
لیسا:بده من باهاش بازی کنم
کوک:من نتونستم تو بتونی؟هه😂
لیسا:بده من بازی کنم اگه نتونستم برا یه کامیون شیرموز میخرم
کوک:قبول
لیسا:ایدیشو بنویس
پسرا و دخترا همه داشتن‌نگا لیسا و کوک میکردن
جیمین:بنظرتون کیه که کوک نمیتونه ببرش
کوک ایدیشو زد اومد بالا
یدفه لیسا،جنی،رزی و جیسو خودشون گرفت از خنده داشتن می‌پوکیدن،نیم ساعت خندیدن جوری که اشکشون در اومد
پسرا:چرا میخندیدن
کوک:اینارو ولش کن سه نفر دیگه هم هستن که نمیتونم ببرمشون ولی فقط ۲ بار بردمشون
تاایدی اون سه نفر هم نشون داد باز از خنده پوکیدن
لیسا در گوش جنی،رزی و جیسو:فقط شمارو دوبار برده منو تاحالا نتونسته ببره😂
جین:اگه چیز خنده داری هس بگین ما هم بخندیم😐💔
لیسا:باشه باشه میگم
اول اون ۴ نفر دخترن
پسرا:چییی
جین:نگاش کن جیمین از ۴تا دختر نتوسته بزنه جلو
کوک:خب
لیسا:و اون چهار نفر من،رزی:جنی و جیسوییم
پسره:هااااااا
جین:خاک تو سرت کوک
کوک:بگو به جون جنی
لیسا:به جون جنی
جین ، تهیونگ و جیمین:فک نمیکردم دوست دخترم گیم باز باشه و حرفه ای باشه
همه زدن زیر خنده😂😂
جیمین ساعتو نگا کرد از ۲۴ ساعت فقط ۱۰ ساعت مونده بود
کوک:شیر موزام از دست رف
لیسا:😂😂
جیمین:لیسا وجین بیایین تو اتاق
لیسا و جین: باشه
بقیه داشتن گیم بازی میکردن و مسابقه میدادن
جیمین:بچها یه ناشناس زنگ زد و گف اگه شوگا،جیهوپ و نامجون رو سالم میخوای کوک یا رزی رو باید بکشی
جین:چیمیگی پسر
لیسا:هاااااااا شوخی نبود
جیمین:نه بابا ۲۴ ساعت هم بهم وقت داد الان ۱۰ ساعتش رفته
لیسا:باید یکاری کنیم
جین:چیزی به ذهنم نمیرسه
لیسا:اها فهمیدم
جیمین و جین:بگو
لیسا:نقشه اینه که من کوک رو.......
ادامه پارت بعد