و از میان تمامِ آرزو ها ،
و از میان تمامِ آرزو ها ،
دردناک ترینش ،
نخواستن تو در نداشتنِ توست...
و کاش ،
کاش گریزی بود از عمقِ وحشت آورِ این درد...
که در تخیلِ عشق ،
رسیدن چه بروزِ محالی دارد...
و در سلوکِ عشق ،
چه ناعادلانه ست ،
بودن ،
و غریبانه بودن...
و چه غم انگیز ،
شهوت بی امانِ انگشتانِ من برای نوازش تلخی دستان تو...
دردناک ترینش ،
نخواستن تو در نداشتنِ توست...
و کاش ،
کاش گریزی بود از عمقِ وحشت آورِ این درد...
که در تخیلِ عشق ،
رسیدن چه بروزِ محالی دارد...
و در سلوکِ عشق ،
چه ناعادلانه ست ،
بودن ،
و غریبانه بودن...
و چه غم انگیز ،
شهوت بی امانِ انگشتانِ من برای نوازش تلخی دستان تو...
۳۱۱
۰۳ دی ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.