𝚙𝚊𝚛𝚝³³
عشق یا نیاز( 𝐋𝐨𝐯𝐞 𝐨𝐫 𝐧𝐞𝐞𝐝)𝚙𝚊𝚛𝚝³³
به دختره گفتن برو همونجا مرده که باهام صبحت می‌کرد و کناری هاش اومدن سمتم‌با تمام زوری که داشتم فقط موهای مرده رو کشیدم ولی انگار دردش نیومد بغلم کرد چسبوندم به دیوار دستامو اون دو نفر گرفته بودن مرده هم میخاست لبشو نزدیک بکنه + ولم کنید( با گریه و با داد ) مرده : همراهی کن. دوباره آورد نزدیک که افتاد رو زمین اون دو تا هم افتادن رو زمین مرده یه چوپ گرفت دستش رفت سمت اون حمله کنه نه اون کوکه + کوک برو _ نچ . منو برد پشتم اون سه تا مرد بهش حمله کردند با چوپ خورد به کمرش با درد کمرش منم کمرم درد گرفت چوپ رو از دستش گرفت اون سه تا رو زد + کوک حالت خوبه _ آه خوبه + دروغ گو همین الان زدن اونجا _ عیبی نداره بیا بریم . وایسوندمش + کوک میتونی بیای _ هوم هه جی کفشت اوکیع + هوم _ سرد نیست + هوم _ حالت خوبه + هوم _ میدونستی دوست دارم + هوم........ ها؟ چی گفتی من چی گفتم _ گفتم دوست دارم + نه تو چریونگ رو دوست داری دروغ نگو _ نه خیر خودتو دوست دارم اون روزی که گفتی کسی رو دوست داری و گفتم دارم خودت بودی + واقعا _ هوم با کارات و کیوت بازیات دیونه ام کردی هر بار که میدیدم درد داری درد داشتم غمگین بودی غمگین بودم گریه میکردی دلم میخاست بغلت کنم این چن روز که قهر کردی برام‌خیلی بد بود حس میکردم چیه که انقدر ناراحتش کرده چیکار کردم.. خواب درست نداشتم میدونم که زودتر از خودت عاشقت شدم + تو واقعا منو دوست داشتی و هیچی نمیگفتی _ نمیتونستم جرئتشو نداشتم + منم دوست دارم‌کوک . منو چسبوند به خودش و برا چند مین لبشو گذاشت رو لبم _ مال خودمی دیگه + تو هم حق نداری غیر از آرمی ها با کس دیگه ای مهربون باشی _ چشم . رفتیم خونه کوک رفت لباسشو عوض کنه رفتم تو اتاقش + کوک تو گفتی چیزیت نشده _ خب نشده + زیر بار نمیری که . رفتم پماد و باند آوردم + خب وایسا ببینم اویییی دردشو احساس میکنم یه کم‌میسوزه تحمل کن . پماد رو زدم براش و باند رو براش بستم لپ هام سرخ سرخ بود کوک برگشت ....
ادامه پارت بعدی پست بعدی
به دختره گفتن برو همونجا مرده که باهام صبحت می‌کرد و کناری هاش اومدن سمتم‌با تمام زوری که داشتم فقط موهای مرده رو کشیدم ولی انگار دردش نیومد بغلم کرد چسبوندم به دیوار دستامو اون دو نفر گرفته بودن مرده هم میخاست لبشو نزدیک بکنه + ولم کنید( با گریه و با داد ) مرده : همراهی کن. دوباره آورد نزدیک که افتاد رو زمین اون دو تا هم افتادن رو زمین مرده یه چوپ گرفت دستش رفت سمت اون حمله کنه نه اون کوکه + کوک برو _ نچ . منو برد پشتم اون سه تا مرد بهش حمله کردند با چوپ خورد به کمرش با درد کمرش منم کمرم درد گرفت چوپ رو از دستش گرفت اون سه تا رو زد + کوک حالت خوبه _ آه خوبه + دروغ گو همین الان زدن اونجا _ عیبی نداره بیا بریم . وایسوندمش + کوک میتونی بیای _ هوم هه جی کفشت اوکیع + هوم _ سرد نیست + هوم _ حالت خوبه + هوم _ میدونستی دوست دارم + هوم........ ها؟ چی گفتی من چی گفتم _ گفتم دوست دارم + نه تو چریونگ رو دوست داری دروغ نگو _ نه خیر خودتو دوست دارم اون روزی که گفتی کسی رو دوست داری و گفتم دارم خودت بودی + واقعا _ هوم با کارات و کیوت بازیات دیونه ام کردی هر بار که میدیدم درد داری درد داشتم غمگین بودی غمگین بودم گریه میکردی دلم میخاست بغلت کنم این چن روز که قهر کردی برام‌خیلی بد بود حس میکردم چیه که انقدر ناراحتش کرده چیکار کردم.. خواب درست نداشتم میدونم که زودتر از خودت عاشقت شدم + تو واقعا منو دوست داشتی و هیچی نمیگفتی _ نمیتونستم جرئتشو نداشتم + منم دوست دارم‌کوک . منو چسبوند به خودش و برا چند مین لبشو گذاشت رو لبم _ مال خودمی دیگه + تو هم حق نداری غیر از آرمی ها با کس دیگه ای مهربون باشی _ چشم . رفتیم خونه کوک رفت لباسشو عوض کنه رفتم تو اتاقش + کوک تو گفتی چیزیت نشده _ خب نشده + زیر بار نمیری که . رفتم پماد و باند آوردم + خب وایسا ببینم اویییی دردشو احساس میکنم یه کم‌میسوزه تحمل کن . پماد رو زدم براش و باند رو براش بستم لپ هام سرخ سرخ بود کوک برگشت ....
ادامه پارت بعدی پست بعدی
۳۶.۱k
۲۵ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.