کاش یک دفعه، فقط یک بار.... عاشق میشدی
کاش یک دفعه، فقط یک بار.... عاشق میشدی
با خبر از اشک و آه و بغض و هق هق میشدی
یاد دارم پــیـــش تر، وِردِ زبانت عشــــق بود
کاش تنها لحظه ای، مانندِ سابــــق میشدی
...
قاصدک بودم.... درونِ گردبادی گم شدم
آه اگرمیشد!!!..... کمی بــــاد موافق میشدی
نازنینِ شهرِ آیینه بگو.... آخر چرا؟؟؟؟؟
با همه خندان... مرا آیینه ی دق میشدی
تا شقـــــــایـــــــق هست...... باید زندگی کرد و نَمُــرد
مُــردَم اما کاش، می ماندی...... "شقـایـــق" میشدی
"امیر جان دل"
با خبر از اشک و آه و بغض و هق هق میشدی
یاد دارم پــیـــش تر، وِردِ زبانت عشــــق بود
کاش تنها لحظه ای، مانندِ سابــــق میشدی
...
قاصدک بودم.... درونِ گردبادی گم شدم
آه اگرمیشد!!!..... کمی بــــاد موافق میشدی
نازنینِ شهرِ آیینه بگو.... آخر چرا؟؟؟؟؟
با همه خندان... مرا آیینه ی دق میشدی
تا شقـــــــایـــــــق هست...... باید زندگی کرد و نَمُــرد
مُــردَم اما کاش، می ماندی...... "شقـایـــق" میشدی
"امیر جان دل"
۵۷۵
۰۶ دی ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.