سرت رو برنرگردوندی ببینی داره دنیاسرم آوار میشه
سرت رو برنرگردوندی ببینی داره دنیاسرم آوار میشه
چقد این لحظه ی تاریک رفتن داره توزندگیم تکرار میشه
سرت رو برنگردوندی ببینی چقد خواهش توی چشمام دارم
ببینی کاری از من برنمیاد بجز اینکه ازت چشم برندارم
میبینی چی به روزم عشق آورد
منیکه گرگ بارون دیده بودم
تموم لحظه های این عذابو
از آشوب نگات فهمیده بودم از آشوب نگات،فهمیده بودم
سرت رو برنگردوندی واسه این یه عمره بی تو آرامش ندارم
چشام خیره س به اون راهی که رفتی نمیدونی چقد چشم انتظارم
سرت رو برنگردوندی که شاید پشیمون شی از این رفتن دوباره
بمونی پیش اونکه تا ته خط کسی رو جز تو تو دنیا نداره
میبینی چی به روزم عشق آورد
منیکه گرگ بارون دیده بودم
تموم لحظه های این عذابو از
آشوب نگات فهمیده بودم از آشوب نگات فهمیده بودم.....
چقد این لحظه ی تاریک رفتن داره توزندگیم تکرار میشه
سرت رو برنگردوندی ببینی چقد خواهش توی چشمام دارم
ببینی کاری از من برنمیاد بجز اینکه ازت چشم برندارم
میبینی چی به روزم عشق آورد
منیکه گرگ بارون دیده بودم
تموم لحظه های این عذابو
از آشوب نگات فهمیده بودم از آشوب نگات،فهمیده بودم
سرت رو برنگردوندی واسه این یه عمره بی تو آرامش ندارم
چشام خیره س به اون راهی که رفتی نمیدونی چقد چشم انتظارم
سرت رو برنگردوندی که شاید پشیمون شی از این رفتن دوباره
بمونی پیش اونکه تا ته خط کسی رو جز تو تو دنیا نداره
میبینی چی به روزم عشق آورد
منیکه گرگ بارون دیده بودم
تموم لحظه های این عذابو از
آشوب نگات فهمیده بودم از آشوب نگات فهمیده بودم.....
۴.۱k
۰۸ دی ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.