عاشقانه
دل سپردم که دگر دل نَبُرم ، غم بردم
این تن خسته ی خود را به جنون آزردم
هی به پا خاستم از نو که بمانم چون کوه
بعد هر بار که پیش تو ، زمین میخوردم
تو بیا بر دل رنجیده ی من سخت نگیر
بعد از این بی رمقم ، حادثه سازم ، تردم
اینقدر باخته ام بازی هر روزم را
من فقط در عدد باخته هایم بردم
مثل باران که نمیخواست ببارد ، بارید
من نمیخواستم از عشق بمیرم ، مُردم
این تن خسته ی خود را به جنون آزردم
هی به پا خاستم از نو که بمانم چون کوه
بعد هر بار که پیش تو ، زمین میخوردم
تو بیا بر دل رنجیده ی من سخت نگیر
بعد از این بی رمقم ، حادثه سازم ، تردم
اینقدر باخته ام بازی هر روزم را
من فقط در عدد باخته هایم بردم
مثل باران که نمیخواست ببارد ، بارید
من نمیخواستم از عشق بمیرم ، مُردم
۱۷.۷k
۲۵ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.