من قویتر از آنی به نظر می رسیدم که نگرانم شوند، و مغرورتر
من قویتر از آنی به نظر میرسیدم که نگرانم شوند، و مغرورتر از آنی که مراقبم باشند ... و هیچکس نفهمید که چقدر دلم میخواست گاهی خودم را پشت اقتدار کسی پنهان کنم و ضعیفترینِ کسی باشم و پناهندهٔ ناگزیرِ آغوشی. که کسی نگرانم باشد و دلی برای بیقراریام، بلرزد.
آدمی گاهی چه محتاج میشود به واژهای، حرفی، نگاهی. به صدای لرزانی که از انحنای حنجره و از هیاهوی قلب عاشقی، با اضطراب، بیرون بریزد و بگوید؛ نگرانت بودم جانِ دلم ، خوبی؟!
آدمی چه بیاندازه محتاج میشود گاهی...
#عاشقانه
#خاصترین
آدمی گاهی چه محتاج میشود به واژهای، حرفی، نگاهی. به صدای لرزانی که از انحنای حنجره و از هیاهوی قلب عاشقی، با اضطراب، بیرون بریزد و بگوید؛ نگرانت بودم جانِ دلم ، خوبی؟!
آدمی چه بیاندازه محتاج میشود گاهی...
#عاشقانه
#خاصترین
۶.۷k
۲۶ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.