لباس سفید ☆
در لحظه های هراس
صدای شر شر آب می آید
با خاطراتی از گریه های کودکی ام
و تنی که روی تخته می خندد
صدا بزن مرا
می ترسم تا همیشه
در نبود گرمی دستهایت
با این لباس سفید
یخ زده بمانم ...
#متن_نوشته
#متن_زیبا
#متن_زیبا
صدای شر شر آب می آید
با خاطراتی از گریه های کودکی ام
و تنی که روی تخته می خندد
صدا بزن مرا
می ترسم تا همیشه
در نبود گرمی دستهایت
با این لباس سفید
یخ زده بمانم ...
#متن_نوشته
#متن_زیبا
#متن_زیبا
۱۱.۴k
۲۶ فروردین ۱۴۰۱