24
#24
عشق ووفش💜♾️💙
ارسلان: باشع بهتر بشی میریم
نیم ساعت بعد اماده شدیم رفتیم خونه زهرا هم اومد
نیکا: رفتم داخل و روی مبل نشستم
زهرا هم نشست اونور
ارسلان: بیا ببرمت اتاقت یکم استراحت کنی
نیکا: نمیخام
ارسلان: باشه
رفتم اشپز خونه و داروهایی که دکتر داد رو در اوردم
یه قرص بود که 6 ساعتی یک بار بود که دکتر روی این تاکید زیادی کرد و گف هرکدومو هم نخوره اینو حتما باید بخوره
ساعت 12 ظهر بود گفتم بهتره حالا بهش بدم که ساعت 6 عصر هم بخوره که راحت تر باشه
قرص رو با یه لیوان اب میوه بردم براش
بیا نیکا اینو بخور
نیکا: این چیه
ارسلان: قرصیه که باید بخوری دکتر گفته
نبکا: نمبخام
ارسلان: لبمو نزدبک گوشش بردم و اروم گفتم
اگه یه ذره هم منو دوص داری بخور
نیکا: اینو که گف قرصو خوردم
زهرا: یعنی چی بش گفته بود هوفففف
ارسلان من بابام اینا تورو میدونن گفتن بهتره ازدواج کنیم
نیکا: همینجور نگاه میکردم
ارسلان: ها چیی
زهرا: من نمیدونم هرکاری میخای بکنی بکن
اینو گفتم و رفتم خونه خودمون
ارسلان: سرمو بین دستام گرفتم
کلافه بودم
نیکا: همینجور بش نگاه میکردم که یهو پاشدم رغتم اتاقمو درم بستم
ارسلان: کجا رف نره بلایی سر خودش بیاره
پاشدم رفتم بالا درو زدم هیچی نگف بازم زدم ولی صدایی نمیومد
نیکا درو باز کن خاعش میکنم
نبکا: هیچی نمیگفتم
ارسلان: مرگ ارسلان درو باز کن
نیکا: اینو که گف اشکام سرازیر شدن رفتم سمت در و باز کردم بهش نکاه میکردم
ارسلان: چرا گریه میکنی دورت بگردم
نیکا: هیسسس خفه شو(با گریه)
ارسلان: نیکا خوبی
نیکا: میدونی دوصت دارم میدوتی عاشقتم واس همین نقطه ضعفمو پیدا کردی میدوتی روت حساسم میدونی بدونت نمیتونم واس همین هی منو قسم میدی😭
ارسلان: نیکا ببین باشه تو منو دوص داری اما من زهرارو دوص دارم عاشق اون شدم
نیکا: هیچی نگفتم و با گریه رفتم داخل اتاق و پتو رو کشیدم رو خودم
ارسلان: رفتم پایین نشیتم رو مبل من دارم چیکار میکنم
35 تا کام🕷👼🏻
ارسلان نیکا دیانا متین ممد پانیذ عسل رضا مهراب مهدیس دپ رمان اکیپ عاشقانه شکست مرگ دخترونه پسرونه رفیق ضربه ویسگون دپرس عذاب عشق ارنیکا اردیا متینکا متدیا محردیس محرشاد عسلئو پانلو مونیکا کاپل قشنگ کلیپ تتلو بیلیایلیش بیتیاس بلکپینک ای مووی ادیت تکسچر کادر اینشات خاص
عشق ووفش💜♾️💙
ارسلان: باشع بهتر بشی میریم
نیم ساعت بعد اماده شدیم رفتیم خونه زهرا هم اومد
نیکا: رفتم داخل و روی مبل نشستم
زهرا هم نشست اونور
ارسلان: بیا ببرمت اتاقت یکم استراحت کنی
نیکا: نمیخام
ارسلان: باشه
رفتم اشپز خونه و داروهایی که دکتر داد رو در اوردم
یه قرص بود که 6 ساعتی یک بار بود که دکتر روی این تاکید زیادی کرد و گف هرکدومو هم نخوره اینو حتما باید بخوره
ساعت 12 ظهر بود گفتم بهتره حالا بهش بدم که ساعت 6 عصر هم بخوره که راحت تر باشه
قرص رو با یه لیوان اب میوه بردم براش
بیا نیکا اینو بخور
نیکا: این چیه
ارسلان: قرصیه که باید بخوری دکتر گفته
نبکا: نمبخام
ارسلان: لبمو نزدبک گوشش بردم و اروم گفتم
اگه یه ذره هم منو دوص داری بخور
نیکا: اینو که گف قرصو خوردم
زهرا: یعنی چی بش گفته بود هوفففف
ارسلان من بابام اینا تورو میدونن گفتن بهتره ازدواج کنیم
نیکا: همینجور نگاه میکردم
ارسلان: ها چیی
زهرا: من نمیدونم هرکاری میخای بکنی بکن
اینو گفتم و رفتم خونه خودمون
ارسلان: سرمو بین دستام گرفتم
کلافه بودم
نیکا: همینجور بش نگاه میکردم که یهو پاشدم رغتم اتاقمو درم بستم
ارسلان: کجا رف نره بلایی سر خودش بیاره
پاشدم رفتم بالا درو زدم هیچی نگف بازم زدم ولی صدایی نمیومد
نیکا درو باز کن خاعش میکنم
نبکا: هیچی نمیگفتم
ارسلان: مرگ ارسلان درو باز کن
نیکا: اینو که گف اشکام سرازیر شدن رفتم سمت در و باز کردم بهش نکاه میکردم
ارسلان: چرا گریه میکنی دورت بگردم
نیکا: هیسسس خفه شو(با گریه)
ارسلان: نیکا خوبی
نیکا: میدونی دوصت دارم میدوتی عاشقتم واس همین نقطه ضعفمو پیدا کردی میدوتی روت حساسم میدونی بدونت نمیتونم واس همین هی منو قسم میدی😭
ارسلان: نیکا ببین باشه تو منو دوص داری اما من زهرارو دوص دارم عاشق اون شدم
نیکا: هیچی نگفتم و با گریه رفتم داخل اتاق و پتو رو کشیدم رو خودم
ارسلان: رفتم پایین نشیتم رو مبل من دارم چیکار میکنم
35 تا کام🕷👼🏻
ارسلان نیکا دیانا متین ممد پانیذ عسل رضا مهراب مهدیس دپ رمان اکیپ عاشقانه شکست مرگ دخترونه پسرونه رفیق ضربه ویسگون دپرس عذاب عشق ارنیکا اردیا متینکا متدیا محردیس محرشاد عسلئو پانلو مونیکا کاپل قشنگ کلیپ تتلو بیلیایلیش بیتیاس بلکپینک ای مووی ادیت تکسچر کادر اینشات خاص
۴۹.۴k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.