پارت۱۹ +بابا جونم مجنون بازی در نیار بابا این ناراحتیا چی

پارت۱۹ +بابا جونم مجنون بازی در نیار بابا این ناراحتیا چیه باید خندون بریم پیش مامان باشه _باش ی چند ساعتی گذشت سحر نیومد دیگه نا امید شدم با خودم حرف میزدم +این دختر اینقد مغروره با اینکه بهش گفتم حال مامان بده نیومد ای بابا _سلام قضاوت نکن فکر نکنی ناراحت نشدم از دستتا دارم برات بزار مامان ستین عمل کنه نشونت میده +واقعا اومدی _ن پ خیالاتی شدی اومدم دیگه اومدم +جای این حرفا برو پیش مامان یکم براش مث الان بخند بگو تا حالش خوب شه بگو بخشیدیشا حرفای خوب بزن سحر رفت تا شب همگی یکی یکی رفتیم پیشش بگو و بخند راه انداختیم ک حالش خوب باشه ولی با دیدن سحر خیلی خوشحال شد شب بهش آرام بخش زدن بخوابه تا خوده صبح دعا کردیم نذر و نیار کردیم