خاطراتت را بادکنکی کردم بفرستانمشان هوا ولی انگار انگشتان
خاطراتت را بادکنکی کردم بفرستانمشان هوا ولی انگار انگشتانم دور نخ بادکنک چسبیده بودند نمیذاشتند بادکنک رها شود شاید هم حجم خاطرات آنقد زیاد بود که بالا نمیرفت یا شاید خاطرات برعکس تو دوست نداشتند من را تنها بذارند...
۲۲۱
۰۴ بهمن ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.