سلام
سلام
میگن زمان التیام بخشه و هر دردی رو درمون میکنه اما از دست دادن یه عزیز با گذشت زمان دردتو بیشتر میکنه دلتنگتر میشی و بیشتر احساس میکنی که بهش نیاز داری به مهربونی هاش به محبتاش به صمیمیتش به کلمه کلمه حرفاش وووو.... بیشتر احساس میکنی تنهاتر شدی هیچوقت اون جای خالی پر نمیشه همیشه تو دلت میمونه درمون هم نمیشه.
منم یه ساله که بی بیم به رحمت خدا رفته:'( :'(
نبودش برام سخته وقتی تو اتاقش میری بوشو احساس میکنی جای خالیشو احساس میکنی کلمه کلمه حرفاش یادت میاد خندهاش ذکر خوندناش اصلا مهربونیش رو نمیتونی هیچوقت فراموش بکنی وقتی میگفت پیر بشی الهی خدا خیرت بده احساس ارامش میکردی وقتی دستشو میگرفتی با محبت دستمو فشار میداد خنده هاش وای چقدر خنده هاش دلم رو شاد میکرد.دلم تنگ شده واسه قصه مشکل گشا
در حدیث است که روزی علی عمرانی
آن شفیع همه خــلق جهـانِ رحــمانی
ظاهراً بود بسن دو سه سـال ان سرور
با پسرهای عـرب بود سـوی راهگـذر
کوچه و شهر مدینه بشدآن زوج بتـول
با پسر های عرب بود به بازی مشغول
از قضا خضر بر ان کوچه عبورش افتـاد
سـوی طفــلان بــهر کــرم روی نهــاد
......ه
چقدر قشنگ تعریف میکرد همه محوش میشدن زمان رو نمیفهمیدی دلم تنگ شده واسه خنده هاش واسه صداش واسه و خیلی خاطرات دیگه، سختی های زندگیش مریضش کرد فراموشی گرفت و همینطور که اطرافیانش فراموش کرد دردهاش هم فراموش کرد وقتی اسمم رو میگفت چقدر خوشحال میشدم منو یادشه .
بله گذر زمان ادم رو بیشتر دلتنگت میکنه و نبودش سختتر مثل عمه ام که ۵ ساله که کنارم نیست که هر لحظه لحظه دوریش دلتنگتر میشم وقتی هم میرم پیشش حسابی حرفامو باهاش میزنم.
خیلی دلم گرفته.....
خیلی دلتنگشونم.....:'( :'( :'( :'(
میگن زمان التیام بخشه و هر دردی رو درمون میکنه اما از دست دادن یه عزیز با گذشت زمان دردتو بیشتر میکنه دلتنگتر میشی و بیشتر احساس میکنی که بهش نیاز داری به مهربونی هاش به محبتاش به صمیمیتش به کلمه کلمه حرفاش وووو.... بیشتر احساس میکنی تنهاتر شدی هیچوقت اون جای خالی پر نمیشه همیشه تو دلت میمونه درمون هم نمیشه.
منم یه ساله که بی بیم به رحمت خدا رفته:'( :'(
نبودش برام سخته وقتی تو اتاقش میری بوشو احساس میکنی جای خالیشو احساس میکنی کلمه کلمه حرفاش یادت میاد خندهاش ذکر خوندناش اصلا مهربونیش رو نمیتونی هیچوقت فراموش بکنی وقتی میگفت پیر بشی الهی خدا خیرت بده احساس ارامش میکردی وقتی دستشو میگرفتی با محبت دستمو فشار میداد خنده هاش وای چقدر خنده هاش دلم رو شاد میکرد.دلم تنگ شده واسه قصه مشکل گشا
در حدیث است که روزی علی عمرانی
آن شفیع همه خــلق جهـانِ رحــمانی
ظاهراً بود بسن دو سه سـال ان سرور
با پسرهای عـرب بود سـوی راهگـذر
کوچه و شهر مدینه بشدآن زوج بتـول
با پسر های عرب بود به بازی مشغول
از قضا خضر بر ان کوچه عبورش افتـاد
سـوی طفــلان بــهر کــرم روی نهــاد
......ه
چقدر قشنگ تعریف میکرد همه محوش میشدن زمان رو نمیفهمیدی دلم تنگ شده واسه خنده هاش واسه صداش واسه و خیلی خاطرات دیگه، سختی های زندگیش مریضش کرد فراموشی گرفت و همینطور که اطرافیانش فراموش کرد دردهاش هم فراموش کرد وقتی اسمم رو میگفت چقدر خوشحال میشدم منو یادشه .
بله گذر زمان ادم رو بیشتر دلتنگت میکنه و نبودش سختتر مثل عمه ام که ۵ ساله که کنارم نیست که هر لحظه لحظه دوریش دلتنگتر میشم وقتی هم میرم پیشش حسابی حرفامو باهاش میزنم.
خیلی دلم گرفته.....
خیلی دلتنگشونم.....:'( :'( :'( :'(
۴.۰k
۰۸ بهمن ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۴۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.