عاشقانه
تورا در سایه ی شاتوت زیبایی صدا کردم
نمی دانم چه شد جان را به پای تو فدا کردم
شب عقد فلانی بود و من غرق پریشانی
برای دلخوشی هاشان فقط دستم حنا کردم
میان "مشعر" و" مروه" صفایی" داشت احساست
قبای سرخ پوشیدم دل خود را منا کردم
دلم باغ گل رز در کنارش یاس خوشرنگی
خزان زد برگهایش را زبس بر دل جفا کردم
زمستان بودو سرمستی و هزاران عشق پنهانی
میان آنهمه عاشق تو را تنها جدا کردم
اذان عشق سردادی وضو با جام می کردم
قنوتم شد نگاه تو به چشمت اقتدا کردم
نمی دانم چه شد جان را به پای تو فدا کردم
شب عقد فلانی بود و من غرق پریشانی
برای دلخوشی هاشان فقط دستم حنا کردم
میان "مشعر" و" مروه" صفایی" داشت احساست
قبای سرخ پوشیدم دل خود را منا کردم
دلم باغ گل رز در کنارش یاس خوشرنگی
خزان زد برگهایش را زبس بر دل جفا کردم
زمستان بودو سرمستی و هزاران عشق پنهانی
میان آنهمه عاشق تو را تنها جدا کردم
اذان عشق سردادی وضو با جام می کردم
قنوتم شد نگاه تو به چشمت اقتدا کردم
۱۵.۰k
۲۱ مهر ۱۴۰۱