تفسیر قرآن
اقسام سوء ظن و بدگمانی از منظر قرآن تفسیر آیه 12 سوره حجرات
سوء ظن اقسامى دارد كه بعضى پسنديده و برخى ناپسند است:
1. سوءظن به خدا، چنانكه در حديث مى خوانيم: كسى كه از ترس خرج ومخارج زندگى ازدواج نمى كند، در حقيقت به خدا سوء ظن دارد؛ گويا خيال مى كند اگر تنها باشد خدا قادر است رزق او را بدهد، ولى اگر همسر داشته باشد، خدا قدرت ندارد. اين سوءظن، مورد نهى است.
2. سوء ظن به مردم، كه در اين آيه از آن نهى شده است.
3. سوء ظن به خود، كه مورد ستايش است. زيرا انسان نبايد به خود حسن ظن داشته باشد و همه كارهاى خود را بى عيب بپندارد. حضرت على عليه السلام در برشمردن صفات متّقين در خطبه همام مى فرمايد: يكى از كمالات افراد باتقوا آن است كه نسبت به خودشان سوء ظن دارند.
آرى، افرادى كه خود را بى عيب مى دانند، در حقيقت نور علم و ايمانشان كم است و با نور كم، انسان چيزى نمى بيند. اگر شما با يك چراغ قوّه وارد سالنى بزرگ شويد، جز اشياى بزرگ چيزى را نمى بينيد، ولى اگر با نور قوى مانند پرژكتور وارد سالن شديد، حتّى اگر چوب كبريت يا سنجاقى در سالن باشد مى توانيد آن را ببينيد.
افرادى كه نور ايمانشان كم است، جز گناهان بزرگ چيزى به نظرشان نمى آيد و لذا گاهى مى گويند: ما كه كسى را نكشته ايم! از ديوار خانه اى كه بالا نرفته ايم! و گناه را تنها اين قبيل كارها مى پندارند، امّا اگر نور ايمان زياد باشد، تمام لغزش هاى ريز خود را نيز مى بينند و به درگاه خدا ناله و استغفار مى كنند.
اگر كسى نسبت به خود خوش بين شد، هرگز ترقّى نمى كند. او مثل كسى است كه دائماً به پشت سر خود و به راههاى طى شده نگاه مى كند و به آن مغرور مى شود، ولى اگر به جلو نگاه كند و راههاى نرفته را ببيند، خواهد دانست كه نرفته ها چند برابر راههاى رفته است!
توجّه به اين نكته لازم است كه معناى حسن ظن؛ سادگى، زودباورى، سطحى نگرى و غفلت از توطئه ها و شيطنت ها نيست. اُمّت اسلامى هرگز نبايد به خاطر حسن ظن هاى نابجا، دچار غفلت شده ودر دام صيادان قرار گيرد.
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
سوء ظن اقسامى دارد كه بعضى پسنديده و برخى ناپسند است:
1. سوءظن به خدا، چنانكه در حديث مى خوانيم: كسى كه از ترس خرج ومخارج زندگى ازدواج نمى كند، در حقيقت به خدا سوء ظن دارد؛ گويا خيال مى كند اگر تنها باشد خدا قادر است رزق او را بدهد، ولى اگر همسر داشته باشد، خدا قدرت ندارد. اين سوءظن، مورد نهى است.
2. سوء ظن به مردم، كه در اين آيه از آن نهى شده است.
3. سوء ظن به خود، كه مورد ستايش است. زيرا انسان نبايد به خود حسن ظن داشته باشد و همه كارهاى خود را بى عيب بپندارد. حضرت على عليه السلام در برشمردن صفات متّقين در خطبه همام مى فرمايد: يكى از كمالات افراد باتقوا آن است كه نسبت به خودشان سوء ظن دارند.
آرى، افرادى كه خود را بى عيب مى دانند، در حقيقت نور علم و ايمانشان كم است و با نور كم، انسان چيزى نمى بيند. اگر شما با يك چراغ قوّه وارد سالنى بزرگ شويد، جز اشياى بزرگ چيزى را نمى بينيد، ولى اگر با نور قوى مانند پرژكتور وارد سالن شديد، حتّى اگر چوب كبريت يا سنجاقى در سالن باشد مى توانيد آن را ببينيد.
افرادى كه نور ايمانشان كم است، جز گناهان بزرگ چيزى به نظرشان نمى آيد و لذا گاهى مى گويند: ما كه كسى را نكشته ايم! از ديوار خانه اى كه بالا نرفته ايم! و گناه را تنها اين قبيل كارها مى پندارند، امّا اگر نور ايمان زياد باشد، تمام لغزش هاى ريز خود را نيز مى بينند و به درگاه خدا ناله و استغفار مى كنند.
اگر كسى نسبت به خود خوش بين شد، هرگز ترقّى نمى كند. او مثل كسى است كه دائماً به پشت سر خود و به راههاى طى شده نگاه مى كند و به آن مغرور مى شود، ولى اگر به جلو نگاه كند و راههاى نرفته را ببيند، خواهد دانست كه نرفته ها چند برابر راههاى رفته است!
توجّه به اين نكته لازم است كه معناى حسن ظن؛ سادگى، زودباورى، سطحى نگرى و غفلت از توطئه ها و شيطنت ها نيست. اُمّت اسلامى هرگز نبايد به خاطر حسن ظن هاى نابجا، دچار غفلت شده ودر دام صيادان قرار گيرد.
بر گرفته از کتاب الکترونیکی تفسير نور مرکز اطلاع رسانی غدیر
۴.۲k
۱۰ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.