⇜ ديشب داشتيم تلويزيون ميديديم
⇜ ديشب داشتيم تلويزيون ميديديم
يه دفه يه بچه اي رو نشون داد که پستونک دهنش بود
يهو بابام زد زير خنده......
گفتم چي شده ؟؟؟
گفت ياد بچگيات افتادم, وقتي گريه ميکردي انگشت بزرگ پامو ميکردم تو حلقت چون شور بود خوشت ميومد ساکت ميشدي
نرگس
يه دفه يه بچه اي رو نشون داد که پستونک دهنش بود
يهو بابام زد زير خنده......
گفتم چي شده ؟؟؟
گفت ياد بچگيات افتادم, وقتي گريه ميکردي انگشت بزرگ پامو ميکردم تو حلقت چون شور بود خوشت ميومد ساکت ميشدي
نرگس
۱.۶k
۲۷ بهمن ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.