(شادی اور) part 9

گوشیم زنگ خورد شوگا بود برداشتم
*مکالمه*
+الو!
€سلام خوبی؟
+ممنون خوبم رسیدی؟
€اره همون کافه رستورانی اومدم که گفتی ولی تو رو نمیبینم کجای دقیقا؟
+از پله ها بیا بالا طبقه دومم
€ دارم میام... اها دیدمت
گوشی قطع کردم
*پ.م*
€سلام..
+سلام با دوستام اشنا شو جیمین و جیهوپ... بچه ها اینم شوگاس
جیهوپ:خوشبختم!
¶خوشبختم!
€همچنین
+بیا بشین
€باشه
+خب چیزی میخورین تا بقیه بیان؟
جیهوپ:من هات چاکلت
¶منم ایس امریکانو میخورم
+پس منم ایس امریکانو میگیرم... شوگا تو چی میخوای؟
€اسپرسو خوبه
+باشع پس من میرم میگیرم
خواستم بلند شم که جیهوپ نزاشت
جیهوپ:نه تو بشین خودم میرم
+باشه
بعد از چند مین سوبین، کوک و تهیونگ هم بهمون اضافه شدن و باهم رفتیم سمت سینما توی راه (چون سینما نزدیک کافه بود داشتن پیاده میرفتن و فاصله سینما تا کافه حدود 5 تا کامیون باربری بود)یهو گوشیم زنگ خورد میخواستم بردارم ولی با دیدن اسم سیو شده گوشیمو قطع کردم جیهوپ که کنارم بود پرسید
جیهوپ:چیشد چرا قطع کردی
+هیچی مهم نیس
*ادامه دارد...*