🍒🌱آن قدر به این سو نیامدی
🍒🌱آن قدر به این سو نیامدی
تا از سیلاب بهاره ی عمر تو
رودخانه عریض تر شد
بعد از ماه گرفتگی، حتی
از روشنی شب های شعر
ازوعده ی دیدار هم گریختی
من مانده ام و تنگ غروب و چهره های بیگانه
عشاق که درسایه ی افراها یکدیگر را می بوسند
در آن طرف رود تو کم رنگ شدی
همراه گوزن ها، مارال ها، سبز قباها
و سنت کوچ
در جان تو اوج می گیرد
ای کولی🍒🌱
محمد علی سپانلو
تا از سیلاب بهاره ی عمر تو
رودخانه عریض تر شد
بعد از ماه گرفتگی، حتی
از روشنی شب های شعر
ازوعده ی دیدار هم گریختی
من مانده ام و تنگ غروب و چهره های بیگانه
عشاق که درسایه ی افراها یکدیگر را می بوسند
در آن طرف رود تو کم رنگ شدی
همراه گوزن ها، مارال ها، سبز قباها
و سنت کوچ
در جان تو اوج می گیرد
ای کولی🍒🌱
محمد علی سپانلو
۸.۴k
۰۹ فروردین ۱۴۰۲