عاشقانه منو جانانم
مرا به شهر دلت بی بهانه دعوت کن
به بهترین شب ِ خود عاشقانه دعوت کن
تو با تمام وجودت بیا در این غربت
مرا به حسّ ِ قشنگ ِ ترانه دعوت کن
دلم گرفته از این روزهای تنهایی
بیا و بغض ِ گلو را به شانه دعوت کن
عقاب ِ خستهی چشمم شکسته شد بالش
برای مرهم ِ دردش به خانه دعوت کن
اگر اسیر ِ غمی در زمانهی نا اهل
مرا به جنگ و جدل با زمانه دعوت کن
به بهترین شب ِ خود عاشقانه دعوت کن
تو با تمام وجودت بیا در این غربت
مرا به حسّ ِ قشنگ ِ ترانه دعوت کن
دلم گرفته از این روزهای تنهایی
بیا و بغض ِ گلو را به شانه دعوت کن
عقاب ِ خستهی چشمم شکسته شد بالش
برای مرهم ِ دردش به خانه دعوت کن
اگر اسیر ِ غمی در زمانهی نا اهل
مرا به جنگ و جدل با زمانه دعوت کن
۷.۷k
۲۶ خرداد ۱۴۰۲