Part 11 :
Part 11 :
رفتم پایین و با کارا و بقیه خدمتکارا آشنا شدم
یکی از خدمتکارا اسمش می هی بود بهم غدا داد تا بخورم
علامت می هی €
€سلام خوبی فکر کنم گرسنه ای بیا اینو بخور بعدشم برو اتاق ارباب
+سلام مرسی اسم منم یوناعه
متشکرم اتفاقا گرسنه بودم
باشه
بازم بابت غدا ممنونم
€قابلی نداش😊
+اگر بخوای میتونیم دوست شیم
€باشههههه
+داشتم حرف میزدیم که
جونگ کوک صدام کرد
اوه یادم رفت باید میرفتم
پیشش می هی من میرم پیش جونگ کوک
بعدش باهم حرف میزنیم
€اوه راس میگی
اوکی برو
+👋😉
سریع رفتم بالا
ولی اتاقش کدومه؟؟؟؟
داشتم میرفتم پایین که
از خدمتکارا بپرسم که اتاق جونگ کوک کجاس
تا خواستم برم
دستم توسط کسی کشیده شد
و منو چسبوند به دیوار و یه دستش رو بغل
صورتم رو دیوار قرار داد(فهمیدید چی میگم ینی
یه جورایی با یه دستش خودشو
تکیه گاه کرد یا با یه دستش زندانیش کرد.گرفتید😂)
در حدی صورتش نزدیک صورتم بود
که اگر حرف میزدیم لبش به لبم میخورد
با این حال لباشو فاصله داد و گف:
.........
تو خماری بمونید😂
شرطا
۲۰ لایک
۲۰ کامنت
رفتم پایین و با کارا و بقیه خدمتکارا آشنا شدم
یکی از خدمتکارا اسمش می هی بود بهم غدا داد تا بخورم
علامت می هی €
€سلام خوبی فکر کنم گرسنه ای بیا اینو بخور بعدشم برو اتاق ارباب
+سلام مرسی اسم منم یوناعه
متشکرم اتفاقا گرسنه بودم
باشه
بازم بابت غدا ممنونم
€قابلی نداش😊
+اگر بخوای میتونیم دوست شیم
€باشههههه
+داشتم حرف میزدیم که
جونگ کوک صدام کرد
اوه یادم رفت باید میرفتم
پیشش می هی من میرم پیش جونگ کوک
بعدش باهم حرف میزنیم
€اوه راس میگی
اوکی برو
+👋😉
سریع رفتم بالا
ولی اتاقش کدومه؟؟؟؟
داشتم میرفتم پایین که
از خدمتکارا بپرسم که اتاق جونگ کوک کجاس
تا خواستم برم
دستم توسط کسی کشیده شد
و منو چسبوند به دیوار و یه دستش رو بغل
صورتم رو دیوار قرار داد(فهمیدید چی میگم ینی
یه جورایی با یه دستش خودشو
تکیه گاه کرد یا با یه دستش زندانیش کرد.گرفتید😂)
در حدی صورتش نزدیک صورتم بود
که اگر حرف میزدیم لبش به لبم میخورد
با این حال لباشو فاصله داد و گف:
.........
تو خماری بمونید😂
شرطا
۲۰ لایک
۲۰ کامنت
۴.۸k
۰۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.