فقط برای تو p44

رفتیم خونه ی جیمین و با چیزی که دیدیم شکه شدیم....
_به...مانیا خانم.....
+خبریه؟
٪راستش داداش....
_غریبه شدیم دیگه نه؟
مستر جئون آب زیر کاه....واسه تو هم دارم...
:(میخنده)
:راستش ما خیلی وقته که همدیگه رو دوست داریم....به زودی هم قراره ازدواج کنیم...
+مانیا خانم....یادته که سر برادر خواستن نایول چه بلایی سرم آوردی.....جبران کنم؟...
٪نننن..نه(استرس)
+هانا خانم ...شما خوبید؟...
×اره(استرس)
+خب ما اومدیم بگیم ... که جیمین داره برای بار دوم دایی و مانیا داره برای بار دوم عمه میشه....
@اوه ته...میزاشتی بچه اولت دو سالش بشه بعد......
×جیمین بسه...
@عه؟پس نظرت چیه یکی هم ما.....
×عهههه زشتهه....
@مبارکه....بیا بغلم ببینم .....
رفت ته و یونا رو بغل کرد...
+ببین من نمیدونم...ولی تو و هانا سه ساله تو رابطه اید.... به نظر من یکی بیارید...(پوزخند رو به هانا)
×مرض و یکی بیارید(آروم)
@فکر خوبیه ها....
×کوفت....
کوک نزدیک صورت مانیا میشه
:تو نظری نداری عزیزم؟
٪من...ن..نه بابا...مبارکتون باشه.‌..
+بسه جلوی بچه از این حرفا نزنید...
:راستش من و جیمین تصمیم گرفتیم به جای اینکه عروسی بگیریم بریم دور اروپا رو بگردیم...
@درسته...شما با ما نمیاید؟شما هم عروسی نگرفتید
_فکر خوبیه!
نظر تو چیه یونا؟
+فکر خوبیه...
I رمان#تهیونگ#جونگ_کوک#بی_تی_اس#کیدراما#کی_پاپ#کیپاپ#تهکوک#فیک#جیمین#نامجون#جی_هوپ#شوگا#جین