وقتی... خیانت کرد اما.... P ³
نه نیومد
اما اون حالش خوبه ، اینو همه میدونن
ولی هنوز
🫀"برگرد نفس من....
برگرد دشت آرزو
فقد برگشتنت میتونه آرومم کنه
اگه برگشتی از اون واسم بگو
از فرداش
از آرزوهاش
حتی از نوع بغل کردنش"
🧠" جنس سنگ منتظر کسی نیست اینو یاد بگیر🖤"
گذشت...
۵ سال گذشته و تنهایی رو اولویت خودش قرار میده
تنها بودن بد نیست...
حداقل میدونی قلبت در امانه
" بفرمایی...."
تا پایان حرفش با ورود کسی که اومد خورده شد
"تو؟"
"ات؟"
🧠"این عوضی اینجا چیکار میکنه؟"
🫀"چرا خوشحالم؟"
🧠" یادت باشه چجوری نابودت کرد ، اون فقد حکم مشتری رو واست داره اینبار دیگه نباید بهش رو بدی "
🫀"کاش فقد دیدنت آرزو بود نه داشتنت!"
🧠" یه خودت بیا....."
"تو اینجا چیکار میکنی؟"
" اومدی توی مغازه من مستر"
"تو تتو کار معروفی؟"
"سوال خیلی میپرسی مستر، کار نداری بی زحمت درم پشت سرت ببند "
"اوکی، از دیدنم خوشحال نیستی؟"
"خودت چی فکرمیکنی؟"
"فکرمیکنم نه "
" زدی توی خال"
"اوکی، اما من خوشحالم "
"واسم مهم نیست"
"عوض شدی"
اما اون حالش خوبه ، اینو همه میدونن
ولی هنوز
🫀"برگرد نفس من....
برگرد دشت آرزو
فقد برگشتنت میتونه آرومم کنه
اگه برگشتی از اون واسم بگو
از فرداش
از آرزوهاش
حتی از نوع بغل کردنش"
🧠" جنس سنگ منتظر کسی نیست اینو یاد بگیر🖤"
گذشت...
۵ سال گذشته و تنهایی رو اولویت خودش قرار میده
تنها بودن بد نیست...
حداقل میدونی قلبت در امانه
" بفرمایی...."
تا پایان حرفش با ورود کسی که اومد خورده شد
"تو؟"
"ات؟"
🧠"این عوضی اینجا چیکار میکنه؟"
🫀"چرا خوشحالم؟"
🧠" یادت باشه چجوری نابودت کرد ، اون فقد حکم مشتری رو واست داره اینبار دیگه نباید بهش رو بدی "
🫀"کاش فقد دیدنت آرزو بود نه داشتنت!"
🧠" یه خودت بیا....."
"تو اینجا چیکار میکنی؟"
" اومدی توی مغازه من مستر"
"تو تتو کار معروفی؟"
"سوال خیلی میپرسی مستر، کار نداری بی زحمت درم پشت سرت ببند "
"اوکی، از دیدنم خوشحال نیستی؟"
"خودت چی فکرمیکنی؟"
"فکرمیکنم نه "
" زدی توی خال"
"اوکی، اما من خوشحالم "
"واسم مهم نیست"
"عوض شدی"
۳۰.۸k
۱۲ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.