امروز نشسته بودم ب آسمون نگا میکردم خیره بودم بهش
امروز نشسته بودم ب آسمون نگا میکردم خیره بودم بهش
یهو دیدم گرفتس ابر ها پخش شده بود انگار دل خدا گرفته بود و از بی حوصلگی رنگ هارو پخش کرده بود
انگار دلش میخاست با ابر ها بفهمونه ک حال اونم خوب نیس
مثل ما ک با سکوتمون با گریمون میفهمونیم ک چقدر گرفته ایم :)
با رد شدن پرنده ها ب خودم اومدم چقدر بی دغدغه در دل بوم خدا آزادانه پرواز میکردن
و دیگ بارو بندیلشون رو بستن و دارن میرن.
میرن تا از این آدما دور بشن چون ترس دارن
چون اذیت میشن
گاهی وقتا دور شدن خیلی خوبه چون صدمه ای بهت نمیرسه
در افکارم غوطه ور بودم ک دیدم چ دیگ خدا رنگ سیاهشو ب آسمون پاشیده و وقت رفتنه
همه چی با چراغ های شهر و ماه ک خیلی دوره قشنگ بود خیلی
مثل آدما که از دور فقط قشنگن 🍂🌧
#me
#کپی-ممنوع
1402/8/19
جمعه
یهو دیدم گرفتس ابر ها پخش شده بود انگار دل خدا گرفته بود و از بی حوصلگی رنگ هارو پخش کرده بود
انگار دلش میخاست با ابر ها بفهمونه ک حال اونم خوب نیس
مثل ما ک با سکوتمون با گریمون میفهمونیم ک چقدر گرفته ایم :)
با رد شدن پرنده ها ب خودم اومدم چقدر بی دغدغه در دل بوم خدا آزادانه پرواز میکردن
و دیگ بارو بندیلشون رو بستن و دارن میرن.
میرن تا از این آدما دور بشن چون ترس دارن
چون اذیت میشن
گاهی وقتا دور شدن خیلی خوبه چون صدمه ای بهت نمیرسه
در افکارم غوطه ور بودم ک دیدم چ دیگ خدا رنگ سیاهشو ب آسمون پاشیده و وقت رفتنه
همه چی با چراغ های شهر و ماه ک خیلی دوره قشنگ بود خیلی
مثل آدما که از دور فقط قشنگن 🍂🌧
#me
#کپی-ممنوع
1402/8/19
جمعه
۳.۶k
۱۹ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.