خدایا آغوشت را امشب به من میدهی؟
خدایا آغوشت را امشب به من میدهی؟
برای گفتن چیزی ندارم...
فقط کمی دلتنگم...
میشود من بغض کنم و تو بگویی: مگر خدایت نباشد که اینچنین بغض کنی...؟؟!
میشود من بگویم: خدایا...
تو بگویی: جان دلم ...
میشود بیایی...
التماس میکنم...
گله دارم...
از خیلی ها...
از خیلی چیزها...
این روزها دردی روی دلم سنگینی میکند، که راه نفسم را گرفته...
بی حس شده ام...
خسته ی خسته...
از تمام دنیا...
دلم اطمینان میخواهد...
اندکی آرامش...
خدایا میشود بیایی...؟
برای گفتن چیزی ندارم...
فقط کمی دلتنگم...
میشود من بغض کنم و تو بگویی: مگر خدایت نباشد که اینچنین بغض کنی...؟؟!
میشود من بگویم: خدایا...
تو بگویی: جان دلم ...
میشود بیایی...
التماس میکنم...
گله دارم...
از خیلی ها...
از خیلی چیزها...
این روزها دردی روی دلم سنگینی میکند، که راه نفسم را گرفته...
بی حس شده ام...
خسته ی خسته...
از تمام دنیا...
دلم اطمینان میخواهد...
اندکی آرامش...
خدایا میشود بیایی...؟
۴.۵k
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.