آدم گاهی تهی می شود…
آدم گاهی تهی می شود…
خالی می شود…!
دلش یک گوش می خواهد که فقط برایش حرف بزند….
دلش می خواهد….زیر دوش آب ریز ریز برای خودش اشک بریزد…
دلش می خواهد….زیر باران ساعت ها قدم بزند و خیس شود…
دلش می خواهد….برود….ولی نرسد….!!
دلش می خواهد….فقط به صدای باران گوش دهد…
دلش می خواهد….ساعت ها بخار دهانش را نگاه کند…
دلش می خواهد….چشمانش را ببندد….به هیچ چیز فکر نکند
خالی می شود…!
دلش یک گوش می خواهد که فقط برایش حرف بزند….
دلش می خواهد….زیر دوش آب ریز ریز برای خودش اشک بریزد…
دلش می خواهد….زیر باران ساعت ها قدم بزند و خیس شود…
دلش می خواهد….برود….ولی نرسد….!!
دلش می خواهد….فقط به صدای باران گوش دهد…
دلش می خواهد….ساعت ها بخار دهانش را نگاه کند…
دلش می خواهد….چشمانش را ببندد….به هیچ چیز فکر نکند
۱.۸k
۰۶ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.