♡تک پارتی ♡
♡تک پارتی ♡
(وقتی تو دعوا بهش میگی ازت متنفرم )
ویو خاله
ا. ت جونگین چند دقیقه ای میشد که داشتن باهم دعوا میکردن ولی بخاطر چی بخاطر عمه ی عنتره جونگین
ا. ت:برو اینارو به اون عمت بگو یانگ جونگین( داد)
جونگین:هه خوبه تقصیره تو بوده
ا. ت:من؟!.... خوبه اون شروع کرد به لباسم گیر دادن
جونگین:خیلی پررو شدی ا. ت
ا. ت:میدونی چیه از خودتو اون خانوادت بدم میاد از همتون
جونگین:ا.ت ( ناراحت )
و اینگونه شد که جونگین قهر کرد و رفت به سمت اتاق و الان ا. ت باید منت کشی کنه هاها
ویو ا. ت
نیم ساعت شد که جونگین خودشو چص کرده بود و منم صددرصد باید میرفتم منت کشی پس رفتم سمت اتاق و در رو باز کردم
ا. ت:نون من
جونگین:.........
ا. ت:جونگین
جونگین:باهام حرف نزن
ا. ت:هعی خدا ......لوس نشو دیگه ( نشستی رو پاش)
جونگین:پاشو
ا. ت:نمیشم.... مثلا میخوای چیکار کنی
جونگین:با لبام خفت میکنم
ا. ت:بکن بیبی
جونگین:حتما.....
خب خب بستونه عمرا بقیرو بگم هاها
تولد ددی نونههههههههههههههههه
(وقتی تو دعوا بهش میگی ازت متنفرم )
ویو خاله
ا. ت جونگین چند دقیقه ای میشد که داشتن باهم دعوا میکردن ولی بخاطر چی بخاطر عمه ی عنتره جونگین
ا. ت:برو اینارو به اون عمت بگو یانگ جونگین( داد)
جونگین:هه خوبه تقصیره تو بوده
ا. ت:من؟!.... خوبه اون شروع کرد به لباسم گیر دادن
جونگین:خیلی پررو شدی ا. ت
ا. ت:میدونی چیه از خودتو اون خانوادت بدم میاد از همتون
جونگین:ا.ت ( ناراحت )
و اینگونه شد که جونگین قهر کرد و رفت به سمت اتاق و الان ا. ت باید منت کشی کنه هاها
ویو ا. ت
نیم ساعت شد که جونگین خودشو چص کرده بود و منم صددرصد باید میرفتم منت کشی پس رفتم سمت اتاق و در رو باز کردم
ا. ت:نون من
جونگین:.........
ا. ت:جونگین
جونگین:باهام حرف نزن
ا. ت:هعی خدا ......لوس نشو دیگه ( نشستی رو پاش)
جونگین:پاشو
ا. ت:نمیشم.... مثلا میخوای چیکار کنی
جونگین:با لبام خفت میکنم
ا. ت:بکن بیبی
جونگین:حتما.....
خب خب بستونه عمرا بقیرو بگم هاها
تولد ددی نونههههههههههههههههه
۹.۷k
۱۸ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.