فیک انتهای راه
فیک انتهای راه
P.t3
___
تهیونگ : 1،2،3،4،5، هاااااااا چقدر زود- عقربه ساعتم از کار افتاد ولی نمیتونستم
انقدر زود از اونجا دل بکنم
به نوشته روی درخت نگاه کردم
« قلب تو یک قطب نماست و این بزرگ ترین موهبت توست هر وقت گم شدی فقط آن را باز کن مطمئن باش که همیشه تو را به مسیر درست هدایت میکند»
درخت ¦ قشنگه نه؟
تهیونگ : اوهوم، اینجا از دنیای واقعی قشنگ تره میتونم برای چند لحظه ازش فرار کنم
درخت ¦ اینجا مثل یه گوشه دنج توی قلبت میمونه
ویو تهیونگ :- میتونستم صدای پرنده ها رو خوب بشنوم ولی این سرزمین سوم چیه که انقدر درموردش بد میگن؟
-سلام... تو توی محوطه من پا گذاشتی این کار درستی نیست
+"شما؟"
-"اوه، بی ادبی من رو ببخشید من جئون هستم... جئون جونگکوک"
+"اونقدرام که میگن بد بنظر نمیرسی"
-"من از خیانت کارا متنفرم و هیچ رحمی به اونا ندارم برای همین بقیه..."
+"بقیه میگن بهت بی رحم؟"
-"اوهوم"
-"ولی به موقعش اگر خیانت کارم نباشه وحشیانه میکشمش"
+" اوم تو چند ساله اینجایی؟ "
-" از وقتی که به دنیا اومدم "
-" من و هوپ ام یعنی هوسوک دوستای صمیمی بودیم ولی پدر بزرگ اون برای اینکه پدر من ثروت مند بود اون رو کشت و مالش بالا کشید"
+" پس چرا بقیه به دو هیت میدن"
-" اونا از پخش این خبر جلو گیری کردن و الان فقط منو جیهوپ اینو میدونیم"
+"امممم"
-" هیس، برو جلوی دست و پام نباش "
خب من تنها و درونگرا بودم ولی نمیدونم چرا دلم یه رابطه طولانی و آرامش بخش میخاست
یعنی بینا گذینه خوبی بود؟
من اونو دوست داشتم چون اون آروم و مهربون بود
جیمین: هی پسر دیگه با من نمیای هااااا
تهیونگ : نه بابا ما دوستیم
......................
نظرتون!؟
مدونم ریدم به رو نیارید
P.t3
___
تهیونگ : 1،2،3،4،5، هاااااااا چقدر زود- عقربه ساعتم از کار افتاد ولی نمیتونستم
انقدر زود از اونجا دل بکنم
به نوشته روی درخت نگاه کردم
« قلب تو یک قطب نماست و این بزرگ ترین موهبت توست هر وقت گم شدی فقط آن را باز کن مطمئن باش که همیشه تو را به مسیر درست هدایت میکند»
درخت ¦ قشنگه نه؟
تهیونگ : اوهوم، اینجا از دنیای واقعی قشنگ تره میتونم برای چند لحظه ازش فرار کنم
درخت ¦ اینجا مثل یه گوشه دنج توی قلبت میمونه
ویو تهیونگ :- میتونستم صدای پرنده ها رو خوب بشنوم ولی این سرزمین سوم چیه که انقدر درموردش بد میگن؟
-سلام... تو توی محوطه من پا گذاشتی این کار درستی نیست
+"شما؟"
-"اوه، بی ادبی من رو ببخشید من جئون هستم... جئون جونگکوک"
+"اونقدرام که میگن بد بنظر نمیرسی"
-"من از خیانت کارا متنفرم و هیچ رحمی به اونا ندارم برای همین بقیه..."
+"بقیه میگن بهت بی رحم؟"
-"اوهوم"
-"ولی به موقعش اگر خیانت کارم نباشه وحشیانه میکشمش"
+" اوم تو چند ساله اینجایی؟ "
-" از وقتی که به دنیا اومدم "
-" من و هوپ ام یعنی هوسوک دوستای صمیمی بودیم ولی پدر بزرگ اون برای اینکه پدر من ثروت مند بود اون رو کشت و مالش بالا کشید"
+" پس چرا بقیه به دو هیت میدن"
-" اونا از پخش این خبر جلو گیری کردن و الان فقط منو جیهوپ اینو میدونیم"
+"امممم"
-" هیس، برو جلوی دست و پام نباش "
خب من تنها و درونگرا بودم ولی نمیدونم چرا دلم یه رابطه طولانی و آرامش بخش میخاست
یعنی بینا گذینه خوبی بود؟
من اونو دوست داشتم چون اون آروم و مهربون بود
جیمین: هی پسر دیگه با من نمیای هااااا
تهیونگ : نه بابا ما دوستیم
......................
نظرتون!؟
مدونم ریدم به رو نیارید
۷.۴k
۱۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.