سبز پر رنگ پارت ۲
(ویو جین)
از خونه زدم بیرون و رفتم سمت کمپانی که تهیونگ رو توی راه دیدم
(ویو تهیونگ)
از خونه راه افتادم تو این فکر بودم که به جین بگم خواهرشو چقدر دوست دارم🥺ولی میترسیدم دوستیمون خراب شه
ولی باید دل رو به دریا بزنم تو همین فکر بودم که یهو جین رو دیدم بهش سلام کردم و درباره اهنگ جدیدمون(فیک لاو) حرف زدیم. رسیدیم کمپانی...
(ویو ا/ت)
ساعت چهار شد رفتم حاضر شم که میا زنگ زد.
•سلام ا/ت
_سلام میا حاضری؟
•نه ببین برنامه کنسل شد شوهر عمم تصادف کرده داریم میریم بیمارستان.
_الهی ایشالا خوب میشه
•دعا بای
_بای
میا که اینطوری گفت نشتم یک گوشه و عکسای تهیونگ رو نگاه کردم این مرد چقدر جذابه
تصمیم گرفتم منم برم کمپانی تا اونجا هم جین رو اذیت کنم😂
خب حالا دروغ چرا واسه دیدن تهیونگ هم هست😄
راه افتادم
رسیدم کمپانی...
از خونه زدم بیرون و رفتم سمت کمپانی که تهیونگ رو توی راه دیدم
(ویو تهیونگ)
از خونه راه افتادم تو این فکر بودم که به جین بگم خواهرشو چقدر دوست دارم🥺ولی میترسیدم دوستیمون خراب شه
ولی باید دل رو به دریا بزنم تو همین فکر بودم که یهو جین رو دیدم بهش سلام کردم و درباره اهنگ جدیدمون(فیک لاو) حرف زدیم. رسیدیم کمپانی...
(ویو ا/ت)
ساعت چهار شد رفتم حاضر شم که میا زنگ زد.
•سلام ا/ت
_سلام میا حاضری؟
•نه ببین برنامه کنسل شد شوهر عمم تصادف کرده داریم میریم بیمارستان.
_الهی ایشالا خوب میشه
•دعا بای
_بای
میا که اینطوری گفت نشتم یک گوشه و عکسای تهیونگ رو نگاه کردم این مرد چقدر جذابه
تصمیم گرفتم منم برم کمپانی تا اونجا هم جین رو اذیت کنم😂
خب حالا دروغ چرا واسه دیدن تهیونگ هم هست😄
راه افتادم
رسیدم کمپانی...
۷.۱k
۲۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.