چند پارتی جونگ کوک
پارت ۱
ا/ت: (با تمام دردی که داشتم خودمو بغل کرده بودم و پتو رو کشیدم رو خودم...الان ساعت ۱۰ شبه و سه ساعته کوک بخاطر دعوا کوچیکی که داشتیم نیومده خونه)
* فلش بک*
ا/ت: دارم بهت میگم حالم خوب نیست اصلا نمیتونستم پاشم( گریه)
کوک؛ اولا مگه من نگفتن وقتی حالت خوب نیست بهم زنگ بزن مرخصی بگیرم..دوما تو اون مراسم به همه گفته بودم تو میای و منتظر تو بودیم..
ا/ت: حتی میبینی آماده بودم که بیام ولی یه لحظه اینقد دردم اومد که..
کوک: اینقدر بهونه نیار!...... من رفتم!
*پایان فلش بک*
ا/ت: *گریه* آقا وقتی کسی حرفمو باور نمیکنه...من واسه چی.آخخخخ دلمم...( زیر دلم داشت خیس میشد)..واییی پریود شدن.. سریع با درد دلم پاشدم که مبل کثیف نشه)..هووفف اینم از این
ا/ت: (با تمام دردی که داشتم خودمو بغل کرده بودم و پتو رو کشیدم رو خودم...الان ساعت ۱۰ شبه و سه ساعته کوک بخاطر دعوا کوچیکی که داشتیم نیومده خونه)
* فلش بک*
ا/ت: دارم بهت میگم حالم خوب نیست اصلا نمیتونستم پاشم( گریه)
کوک؛ اولا مگه من نگفتن وقتی حالت خوب نیست بهم زنگ بزن مرخصی بگیرم..دوما تو اون مراسم به همه گفته بودم تو میای و منتظر تو بودیم..
ا/ت: حتی میبینی آماده بودم که بیام ولی یه لحظه اینقد دردم اومد که..
کوک: اینقدر بهونه نیار!...... من رفتم!
*پایان فلش بک*
ا/ت: *گریه* آقا وقتی کسی حرفمو باور نمیکنه...من واسه چی.آخخخخ دلمم...( زیر دلم داشت خیس میشد)..واییی پریود شدن.. سریع با درد دلم پاشدم که مبل کثیف نشه)..هووفف اینم از این
۱۰.۳k
۲۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.