سناریو
سناریو
وقتی نشستی جلوشون و خوراکی هاشونو میخوری
نامجون: ا.ت من قایمشون کرده بودم از کجا پیدا کردی
جین: چرا خوراکی های منو میخوری و من نمیتونم چیزی بگم؟
شوگا: یاااا حداقل به منم بده
جیهوپ: خوراکی های قبلی که قایم کرده بودم هم تو خوردی ولی حتی بهم نگفتی
جیمین: پس من چی؟ به موچیت نمیدی؟ ( کیوت)
تهیونگ: ا.ت ممنون میشم اینطوری جلوی من خوراکی های منو نخوری... یونتان پاشو یکاری بکن
کوک: من رو شیرموزم حساسم خوراکی هامو بخور ولی به شیرموزام دست نزن خب؟
────── ⋆⋅☆⋅⋆ ──────
૮₍´˶• . • ⑅ ₎ა
────── ⋆⋅☆⋅⋆ ──────
وقتی نشستی جلوشون و خوراکی هاشونو میخوری
نامجون: ا.ت من قایمشون کرده بودم از کجا پیدا کردی
جین: چرا خوراکی های منو میخوری و من نمیتونم چیزی بگم؟
شوگا: یاااا حداقل به منم بده
جیهوپ: خوراکی های قبلی که قایم کرده بودم هم تو خوردی ولی حتی بهم نگفتی
جیمین: پس من چی؟ به موچیت نمیدی؟ ( کیوت)
تهیونگ: ا.ت ممنون میشم اینطوری جلوی من خوراکی های منو نخوری... یونتان پاشو یکاری بکن
کوک: من رو شیرموزم حساسم خوراکی هامو بخور ولی به شیرموزام دست نزن خب؟
────── ⋆⋅☆⋅⋆ ──────
૮₍´˶• . • ⑅ ₎ა
────── ⋆⋅☆⋅⋆ ──────
۸.۲k
۰۱ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.