عشق بی پایان
#عشق_بی_پایان
#فصل_چهارم
P⁶⁰
پا شدم با پتو رو دور خودم پیچیدم و رفتم زیر بارون
تهیونگ: بیب کجا میری، هنوز داره بارون میاد
ا/ت: میرم تو حیاط یذره زیر بارون بشینم
تهیونگ: چرا زیر بارون؟
ا/ت: تهیونگ ولم کن
تهیونگ: باشه ولی سرما میخوری زود بیا
ا/ت:.......
تهیونگ: هنوز داشتی گریه میکردی
ا/ت: بزار برم
تهیونگ: اوک
*یک ساعت بعد*
تهیونگ: ا/ت بیا تو، بسه سرما میخوری
ویو تهیونگ
رفتم دیدم ا/ت زیر بارون غش کرد، زنگ زدم کوک که بیاد گندشو جم کنه
تهیونگ: الو کوککککککک
کوک: بل چیشده
تهیونگ: بیا گندی که زدیو جمع کن
کوک: خوب بنال ببینم چی شده
تهیونگ: ا/ت رفت زیر بارون یک ساعت بعد غش کرد همونجا
کوک: وای الان میام وایستا
تهیونگ: فقط بدو
کوک: تقصیر توهم هستا برای چی گذاشتی بره بیرون
تهیونگ: خودش گفت ولم کن
کوک: اون هرچی بگه توی هم باید اوکی بدی سریع، من بهتر از تو ازش مراقبت میکردم حداقل
تهیونگ: پففف فقط بدو بیا
کوک: باشه
*چند دقیقه بعد*
ویو کوک
رسیدم خونه ی تهیونگ و رفتم حیاطشو دیدم، دیدم که ا/ت واقعا غش کرده
سریع بلندش کردم و بردم تو خونه و گذاشتمش جای گرم
بعد چند ساعت به هوش اومد، و منم اونو تو بغلم گرفته بودم
ا/ت: ک.... ک.. کوک
کوک: بل چاگیا
ا/ت: من چرا تو بغل توعم منو ول کن
کوک: چاگیا تو زیر بارون غش کردی
ا/ت: من ترجیح میدم برم بغل تهیونگ
تهیونگ: بیا پیش خودم تایگر کوچولو
کوک: ا/ت واقعا که و اگه دوست نداشتم الان محل سگم بهت نمیزاشتم ولی تو جواب همه ی خوبی هایی که بهت کردمو اینطوری میدی
ا/ت: خوب چرا بهم نگفتی
کوک:..... من احمق و بگو که اومدم دنبال تو
ا/ت: کوک واقعا تا یک چند روز نمیتونم بیام سمتت
کوک: چه بهتر منم نمیتونم
تهیونگ: بچمو اذیت نکن
کوک: تو خفه بشی انقدر ثواب میکنی
تهیونگ:.....
کوک:(میره دم در گوش ا/ت میگه)🥂من دوست دارم ولی تو........."میره"
ا/ت:(میره دست کوک و میگیره و میگه) نرو
تهیونگ: اهای
کوک: دستمو ول کن
ا/ت:(بغض میکنه) نمیتونم
کوک: اگه تو بغل اون امنیت بیشتری داری و اونو بیشتر از من دوست داری برو دست همون مرتیکرو بگیر (دستشو میکشه و میره)
ا/ت: (میوفت زمین) نهههههه ای خدااااا(با گریه و داد)
تهیونگ: ا/ت اروم باش
ا/ت:.............
#فصل_چهارم
P⁶⁰
پا شدم با پتو رو دور خودم پیچیدم و رفتم زیر بارون
تهیونگ: بیب کجا میری، هنوز داره بارون میاد
ا/ت: میرم تو حیاط یذره زیر بارون بشینم
تهیونگ: چرا زیر بارون؟
ا/ت: تهیونگ ولم کن
تهیونگ: باشه ولی سرما میخوری زود بیا
ا/ت:.......
تهیونگ: هنوز داشتی گریه میکردی
ا/ت: بزار برم
تهیونگ: اوک
*یک ساعت بعد*
تهیونگ: ا/ت بیا تو، بسه سرما میخوری
ویو تهیونگ
رفتم دیدم ا/ت زیر بارون غش کرد، زنگ زدم کوک که بیاد گندشو جم کنه
تهیونگ: الو کوککککککک
کوک: بل چیشده
تهیونگ: بیا گندی که زدیو جمع کن
کوک: خوب بنال ببینم چی شده
تهیونگ: ا/ت رفت زیر بارون یک ساعت بعد غش کرد همونجا
کوک: وای الان میام وایستا
تهیونگ: فقط بدو
کوک: تقصیر توهم هستا برای چی گذاشتی بره بیرون
تهیونگ: خودش گفت ولم کن
کوک: اون هرچی بگه توی هم باید اوکی بدی سریع، من بهتر از تو ازش مراقبت میکردم حداقل
تهیونگ: پففف فقط بدو بیا
کوک: باشه
*چند دقیقه بعد*
ویو کوک
رسیدم خونه ی تهیونگ و رفتم حیاطشو دیدم، دیدم که ا/ت واقعا غش کرده
سریع بلندش کردم و بردم تو خونه و گذاشتمش جای گرم
بعد چند ساعت به هوش اومد، و منم اونو تو بغلم گرفته بودم
ا/ت: ک.... ک.. کوک
کوک: بل چاگیا
ا/ت: من چرا تو بغل توعم منو ول کن
کوک: چاگیا تو زیر بارون غش کردی
ا/ت: من ترجیح میدم برم بغل تهیونگ
تهیونگ: بیا پیش خودم تایگر کوچولو
کوک: ا/ت واقعا که و اگه دوست نداشتم الان محل سگم بهت نمیزاشتم ولی تو جواب همه ی خوبی هایی که بهت کردمو اینطوری میدی
ا/ت: خوب چرا بهم نگفتی
کوک:..... من احمق و بگو که اومدم دنبال تو
ا/ت: کوک واقعا تا یک چند روز نمیتونم بیام سمتت
کوک: چه بهتر منم نمیتونم
تهیونگ: بچمو اذیت نکن
کوک: تو خفه بشی انقدر ثواب میکنی
تهیونگ:.....
کوک:(میره دم در گوش ا/ت میگه)🥂من دوست دارم ولی تو........."میره"
ا/ت:(میره دست کوک و میگیره و میگه) نرو
تهیونگ: اهای
کوک: دستمو ول کن
ا/ت:(بغض میکنه) نمیتونم
کوک: اگه تو بغل اون امنیت بیشتری داری و اونو بیشتر از من دوست داری برو دست همون مرتیکرو بگیر (دستشو میکشه و میره)
ا/ت: (میوفت زمین) نهههههه ای خدااااا(با گریه و داد)
تهیونگ: ا/ت اروم باش
ا/ت:.............
۲۳.۲k
۱۷ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.