پارت 11
- خب چرا ما الان پولدار نیستیم؟
- چون یکی از وارثها زیر قرض گیر کرد همه پولها رو به باد داد
- خدای من... یعنی الان شما و عمه کاترین دنبال این قضیه هستید ؟ پس به خاطر همین قضیه هم کل جهان رو گشتید.
- آره ولی...
- ولی چی؟
- من که دیگه پیر شدم اصلاً هم حوصله دردسر ندارم و اینکه...
- شما نگران نباشید فقط تابستون که با هم ملاقات میکنیم کتابها و هرچی مدرک در این باره دارید رو بدید به ما...
- بزار من حرفمو تموم کنم اینکه من دنباله این قضیه رو نمیگیرم معنیش این نیست که بهتون این کار رو واگذار میکنم این کار خیلی خطرناکه هر اشتباهی بکنید باعث قوی شدن طلسم میشه
- نگفتید چه جوری طلسم شدیم
- اهان... میون اون گنجینه ها یک کتیبه از جنس طلا بود که روش نوشته بود : هر خوشی طولانی مدت نیست
پس نتیجه میگیریم اون گنجینه ها هم طلسم شده بوده. ولی اینکه اینا رو بهت گفتم دلیل نمیشه این کارو واگذار کنم به چند تا بچه
- اما آخه...
- اما آخه نداره
- خیلخب حالا که شما به ما کمک نمیکنید من به عمه کاترین میگم کمکمون کنه و میگم که شما به ما کمک نکردی
- خیلخب بچه... مثل قدیمات میمونی تا به اون چیزی که میخوای نرسی اینقدر اون نقطه ضعف رو فشار میدی تا پاره بشه
- خیلی ممنون
- اما گوش کن شرط دارم
- چه شرطی؟
- فکر کردی من نمیدونم اون داداشت نمرههاش رو با تقلب به برتر رسونده؟
- شما از کجا...
- اونم فعلاً لازم نیست بدونی ولی میدونم که تو امتحانات ورودی بدبخت میشه پس تا وقتی یه مدرسه خوب قبول نشه من هم کمکتون نمیکنم در ضمن کتابها دست منه خداحافظ ببینم چه میکنی.
- الو... الو... اه
- هی ابیگل چی شد؟
- ابشو کشیدن چلو شد
- بگو دیگه
- چون یکی از وارثها زیر قرض گیر کرد همه پولها رو به باد داد
- خدای من... یعنی الان شما و عمه کاترین دنبال این قضیه هستید ؟ پس به خاطر همین قضیه هم کل جهان رو گشتید.
- آره ولی...
- ولی چی؟
- من که دیگه پیر شدم اصلاً هم حوصله دردسر ندارم و اینکه...
- شما نگران نباشید فقط تابستون که با هم ملاقات میکنیم کتابها و هرچی مدرک در این باره دارید رو بدید به ما...
- بزار من حرفمو تموم کنم اینکه من دنباله این قضیه رو نمیگیرم معنیش این نیست که بهتون این کار رو واگذار میکنم این کار خیلی خطرناکه هر اشتباهی بکنید باعث قوی شدن طلسم میشه
- نگفتید چه جوری طلسم شدیم
- اهان... میون اون گنجینه ها یک کتیبه از جنس طلا بود که روش نوشته بود : هر خوشی طولانی مدت نیست
پس نتیجه میگیریم اون گنجینه ها هم طلسم شده بوده. ولی اینکه اینا رو بهت گفتم دلیل نمیشه این کارو واگذار کنم به چند تا بچه
- اما آخه...
- اما آخه نداره
- خیلخب حالا که شما به ما کمک نمیکنید من به عمه کاترین میگم کمکمون کنه و میگم که شما به ما کمک نکردی
- خیلخب بچه... مثل قدیمات میمونی تا به اون چیزی که میخوای نرسی اینقدر اون نقطه ضعف رو فشار میدی تا پاره بشه
- خیلی ممنون
- اما گوش کن شرط دارم
- چه شرطی؟
- فکر کردی من نمیدونم اون داداشت نمرههاش رو با تقلب به برتر رسونده؟
- شما از کجا...
- اونم فعلاً لازم نیست بدونی ولی میدونم که تو امتحانات ورودی بدبخت میشه پس تا وقتی یه مدرسه خوب قبول نشه من هم کمکتون نمیکنم در ضمن کتابها دست منه خداحافظ ببینم چه میکنی.
- الو... الو... اه
- هی ابیگل چی شد؟
- ابشو کشیدن چلو شد
- بگو دیگه
۱.۵k
۰۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.