ملاقات یهویی با....
۲:۰۰ صبح
اصلا نمی دونستم کجام ولی سرم به شدت به شدت درد می کرد.کارم به عنوان جاسوس برتر سازم کار سختی بود اما ماموریت ها برای من مثل آب خوردن بودفقط نمی دونم چرا تو این یکی گیر کردم...
قرار بود از اتاق یکی از بزرگترین مافیا ها که اسمش رو هم نمی دونم مدرک جمع کنم اما بادیگارداش منو گرفتن و موقع بیهوش شدنم قامتش نمایان شد اما چشمانم مجال نداد تا براندازش کنم...
چشم بند رو از رو چشمام برداشت
با برخورد نور لامپ چشمام رو ریز کردم اما وقتی عادت کردم باز کزدن چشمام مساوی شد با از حدقه در اومدن چشمام.....
اون.... اون .... ج .. ج ... جیهوپ بودددددددددددددددددددد
جیهوپ اکس قبلی من که سر موضوع خیانت اون به من رابطه ی رویاییم با اون یه شبه به باد فنا رفت.....
بعد از اون من همراه برادرم جین وارد سازمان پدرم شدم و فقط چند ماه طول کشید تا تقریبا اونو فراموش کنم و به این مرتبه برسم.....
.
.
.
.
.
-اوههههههه های گرل
-چی از جونم می خوای(عصبی)
-یواش یواش اروم باش نباید با دوس پسرت اینطوری حرف بزنی...
-ببند انتظار داری بعد از اون خیانت دوست داشته باشم؟؟
(اگه می گفتم هنوز عاشقشم دروفغ نگفتم چون من شبا با رویای بودن با اون می گذروندم)
-چند بار بگم اون روز یه سو تفاهم بود
-اهان خوب شد منم میرم یه پسری رو می بوسم بعدم میام میگم سو تفاهم بود...
-ببین بورام من دارم میگم من اینکارو نکردم لعنتی(داد)برا چی باید امیدم و طلوع خورشیدم و دلیل نفس کشیدنم رو از خودم دور کنم چرا وقتی باید کسی که عاشقانه می پرستمش رو از خودم برنجونم اونم با همچین کار کثیفی دربه در دنبالت گشتم شبا خوابم نمی برد دلم بغلاتو و هوبی گفتنات رو می خواست لعنتی چرا اینارو نمی فهمی؟؟(گریه و داد)
- چی؟؟؟ من متوجه نمیشم
این درخواستی یکی از شما ها بود ببخشید دیر شد من از ظهر بیرون بودم من واقعا شرمندم امیدوارم خوشت بیاد و مرسی که درخواستیت رو دادی خیلی خوشحالم کرد:)
لایک و کامنت یادتون نره:)
بوس به کلتون خیلی دوستون دارم:)
اصلا نمی دونستم کجام ولی سرم به شدت به شدت درد می کرد.کارم به عنوان جاسوس برتر سازم کار سختی بود اما ماموریت ها برای من مثل آب خوردن بودفقط نمی دونم چرا تو این یکی گیر کردم...
قرار بود از اتاق یکی از بزرگترین مافیا ها که اسمش رو هم نمی دونم مدرک جمع کنم اما بادیگارداش منو گرفتن و موقع بیهوش شدنم قامتش نمایان شد اما چشمانم مجال نداد تا براندازش کنم...
چشم بند رو از رو چشمام برداشت
با برخورد نور لامپ چشمام رو ریز کردم اما وقتی عادت کردم باز کزدن چشمام مساوی شد با از حدقه در اومدن چشمام.....
اون.... اون .... ج .. ج ... جیهوپ بودددددددددددددددددددد
جیهوپ اکس قبلی من که سر موضوع خیانت اون به من رابطه ی رویاییم با اون یه شبه به باد فنا رفت.....
بعد از اون من همراه برادرم جین وارد سازمان پدرم شدم و فقط چند ماه طول کشید تا تقریبا اونو فراموش کنم و به این مرتبه برسم.....
.
.
.
.
.
-اوههههههه های گرل
-چی از جونم می خوای(عصبی)
-یواش یواش اروم باش نباید با دوس پسرت اینطوری حرف بزنی...
-ببند انتظار داری بعد از اون خیانت دوست داشته باشم؟؟
(اگه می گفتم هنوز عاشقشم دروفغ نگفتم چون من شبا با رویای بودن با اون می گذروندم)
-چند بار بگم اون روز یه سو تفاهم بود
-اهان خوب شد منم میرم یه پسری رو می بوسم بعدم میام میگم سو تفاهم بود...
-ببین بورام من دارم میگم من اینکارو نکردم لعنتی(داد)برا چی باید امیدم و طلوع خورشیدم و دلیل نفس کشیدنم رو از خودم دور کنم چرا وقتی باید کسی که عاشقانه می پرستمش رو از خودم برنجونم اونم با همچین کار کثیفی دربه در دنبالت گشتم شبا خوابم نمی برد دلم بغلاتو و هوبی گفتنات رو می خواست لعنتی چرا اینارو نمی فهمی؟؟(گریه و داد)
- چی؟؟؟ من متوجه نمیشم
این درخواستی یکی از شما ها بود ببخشید دیر شد من از ظهر بیرون بودم من واقعا شرمندم امیدوارم خوشت بیاد و مرسی که درخواستیت رو دادی خیلی خوشحالم کرد:)
لایک و کامنت یادتون نره:)
بوس به کلتون خیلی دوستون دارم:)
۲.۴k
۲۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.