Part 17
Part 17
ا.ت ویو:
دوباره در باز شد و کیم با کت شلوار جلوم ظاهر شد کمی مکث کرد و بی تفاوت از کنارم رد شد
ته:برنامه امروز رو بگو
تبلت رو روشن کردم و برنامه رو بهش گفتم
ته:اول میریم سمت اسکله
رفتیم سمت ماشین دیدم کیم همون جا وایستاده نگاهش کردم که گفت
ته:بازش کن
کلا فراموش کرده بودم در رو براش باز کردم و نشست خودمم جلو نشستم و به سمت اسکله حرکت کردیم وقتی رسیدیم از ماشین پیاده شدم و در رو برای کیم باز کردمو بدون هیچ حرفی رفت طرف یه مرد یکم باهاش حرف زد که بعد به من اشاره کرد که برم دنبالش رفتم دنبالش که رسیدیم به یه کشتی
ا.ت:کشتی حمل مواد مخدر اسلحه و آدم درسته؟
و یه پوزخند نثارش کردم
ته ویو:
وقتی اون حرفارو زد یه لحظه گپ کردم شاید قبلا برای یه مافیای دیگه کار میکرده؟ بعید نیست
ته:بیا دنبالم
ا.ت ویو:
وارد یکی از کانتینرها شدیم که پر از اسلحه بود هر اسلحه توی یه باکس مخصوص بود
ته:باید اینارو برسی کنی
ا.ت:چشم
و شروع کردم به بررسی کردن تک تک اسلحه ها
ته ویو:توی شک بودم که چرا نپرسید چجوری باید اسلحه هارو بررسی کنی؟
ته:بلدی با اسلحه کار کنی؟
ا.ت:بله میتونم
ته:واقعا(پوزخند)
ا.ت:میخواید مطمعن بشید؟
ته:اوهوم میبینم
که با یکی از پاهاش یه اسلحه که روی زمین بود رو ورداشت و توی هوا با دستش گرفتش و منو هدف گرفت جوری که وایستاده بود منو یاد اون دختره اون شب انداخت نکنه خودش بوده؟
ته:آفرین خوشم اومد
تعظیم کرد و گفت
ا.ت:خیلی ممنونم
ته:بریم
ا.ت ویو:
ادامه دارد....
شرط: نداریم فردا میزارم😎❤️
ا.ت ویو:
دوباره در باز شد و کیم با کت شلوار جلوم ظاهر شد کمی مکث کرد و بی تفاوت از کنارم رد شد
ته:برنامه امروز رو بگو
تبلت رو روشن کردم و برنامه رو بهش گفتم
ته:اول میریم سمت اسکله
رفتیم سمت ماشین دیدم کیم همون جا وایستاده نگاهش کردم که گفت
ته:بازش کن
کلا فراموش کرده بودم در رو براش باز کردم و نشست خودمم جلو نشستم و به سمت اسکله حرکت کردیم وقتی رسیدیم از ماشین پیاده شدم و در رو برای کیم باز کردمو بدون هیچ حرفی رفت طرف یه مرد یکم باهاش حرف زد که بعد به من اشاره کرد که برم دنبالش رفتم دنبالش که رسیدیم به یه کشتی
ا.ت:کشتی حمل مواد مخدر اسلحه و آدم درسته؟
و یه پوزخند نثارش کردم
ته ویو:
وقتی اون حرفارو زد یه لحظه گپ کردم شاید قبلا برای یه مافیای دیگه کار میکرده؟ بعید نیست
ته:بیا دنبالم
ا.ت ویو:
وارد یکی از کانتینرها شدیم که پر از اسلحه بود هر اسلحه توی یه باکس مخصوص بود
ته:باید اینارو برسی کنی
ا.ت:چشم
و شروع کردم به بررسی کردن تک تک اسلحه ها
ته ویو:توی شک بودم که چرا نپرسید چجوری باید اسلحه هارو بررسی کنی؟
ته:بلدی با اسلحه کار کنی؟
ا.ت:بله میتونم
ته:واقعا(پوزخند)
ا.ت:میخواید مطمعن بشید؟
ته:اوهوم میبینم
که با یکی از پاهاش یه اسلحه که روی زمین بود رو ورداشت و توی هوا با دستش گرفتش و منو هدف گرفت جوری که وایستاده بود منو یاد اون دختره اون شب انداخت نکنه خودش بوده؟
ته:آفرین خوشم اومد
تعظیم کرد و گفت
ا.ت:خیلی ممنونم
ته:بریم
ا.ت ویو:
ادامه دارد....
شرط: نداریم فردا میزارم😎❤️
۴.۴k
۰۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.