☆شوگر ددی من p9☆
☆شوگر ددی من p9☆
ویو شوگا :
بیرون اتاق منتظر بودم تا ا.ت لباسشو عوض کنه که جیهوپ بهم پیام داد و گفت که سریع خودمو به آدرسی که میفرسته برسونم .
به خدمتکار گفتم کا اگه ا.ت گفت شوگا کجاس بهش بگه مشکلی براش پیش اومده و شب نمیاد .
سریع خودمو به اون آدرس رسوندم . یه خرابه بود اطرافم رو که نگاه کردم ماشین جیهوپ رو دیدم رفتم سمت ماشین جیهوپ . جیهوپ ماشینشو جلو یه خونه ی داغون پارک کرده بود . از توی اون خونه صدای داد یه مرد رو شنیدم . اولِ بار فکر کردم جیهوپه ولی بعد که یه ذره بیشتر دقت کردم فهمیدم صدای هیونجینه .
رفتم توی خونه .
مثل این که یه خونه ی دو طبقه بود . صدای داد از طبقه دوم میومد . رفتم طبقه ی دوم و هیونجین رو دیدم که به یه ستون بسته شده و جیهوپ داره شِکَنجَش میکنه .
جیهوپ: بالاخره اومدی ، هوفف شوگا سرسخت تر از اونی هست که فکر میکردم باید شکنجه های خودت رو روش انجام بدی .
+اون یکی لی یون کجاس ؟
جیهوپ: فعلا که ازش خبری نیست ولی مطمئن باش پیداش میکنم .
+وقتی پیداش کردی خودت کارش رو تموم کن .
جیهوپ: حله .
جیهوپ: من میرم ببینم میتونم خبری از لی یون بگیرم .
+اوکی برو منم به حساب این میرسم .
(جیهوپ میره)
+خب بپو ببینم از کی دستور میگیرین ؟
هیونجین:هیش.....هیشکی
+هِع مگه میشه ؟
هیونجین : گفتم که ما از هیچکس دستور نمیگیریم .
شوگا که میبینه با حرف فایده نداره میله ی آهنی که نزدیک اونجاس رو برمیداره .
+مثل اینکه دلت میخواد بمیری . نه؟
هیونجین: من هیچی برای از دست دادن ندارم . منو بُکُش .
شوگا میله رو میگیره بالا و میگه :
+پس باشه میکُشَمِت .....
هینجین: اما .....
+اما چی ؟
هیونجین: من چیزی برای از دست دادن ندارم اما تو داری .
+چی ؟
هیونجین: نباید تنهاش میزاشتی .
+یعنی چی ؟ چی میگی تو ؟ (داد)
هیونجین: ا.ت ....... خدمتکارای اون عمارت اونجوری که تو فکر میکنی خیلی هم قابل اعتماد نیستن .
بچه هااااا گفتم که یه ذره کِرم درونم فعال شده .
لطفا حمایت کنید چون قراره خیلییییی جالب تر و هیجانی تر بشه :)
شرایط تا پارت ۱۰ همینه :
لایک : ۱۶
کامنت : ۳۰
ویو شوگا :
بیرون اتاق منتظر بودم تا ا.ت لباسشو عوض کنه که جیهوپ بهم پیام داد و گفت که سریع خودمو به آدرسی که میفرسته برسونم .
به خدمتکار گفتم کا اگه ا.ت گفت شوگا کجاس بهش بگه مشکلی براش پیش اومده و شب نمیاد .
سریع خودمو به اون آدرس رسوندم . یه خرابه بود اطرافم رو که نگاه کردم ماشین جیهوپ رو دیدم رفتم سمت ماشین جیهوپ . جیهوپ ماشینشو جلو یه خونه ی داغون پارک کرده بود . از توی اون خونه صدای داد یه مرد رو شنیدم . اولِ بار فکر کردم جیهوپه ولی بعد که یه ذره بیشتر دقت کردم فهمیدم صدای هیونجینه .
رفتم توی خونه .
مثل این که یه خونه ی دو طبقه بود . صدای داد از طبقه دوم میومد . رفتم طبقه ی دوم و هیونجین رو دیدم که به یه ستون بسته شده و جیهوپ داره شِکَنجَش میکنه .
جیهوپ: بالاخره اومدی ، هوفف شوگا سرسخت تر از اونی هست که فکر میکردم باید شکنجه های خودت رو روش انجام بدی .
+اون یکی لی یون کجاس ؟
جیهوپ: فعلا که ازش خبری نیست ولی مطمئن باش پیداش میکنم .
+وقتی پیداش کردی خودت کارش رو تموم کن .
جیهوپ: حله .
جیهوپ: من میرم ببینم میتونم خبری از لی یون بگیرم .
+اوکی برو منم به حساب این میرسم .
(جیهوپ میره)
+خب بپو ببینم از کی دستور میگیرین ؟
هیونجین:هیش.....هیشکی
+هِع مگه میشه ؟
هیونجین : گفتم که ما از هیچکس دستور نمیگیریم .
شوگا که میبینه با حرف فایده نداره میله ی آهنی که نزدیک اونجاس رو برمیداره .
+مثل اینکه دلت میخواد بمیری . نه؟
هیونجین: من هیچی برای از دست دادن ندارم . منو بُکُش .
شوگا میله رو میگیره بالا و میگه :
+پس باشه میکُشَمِت .....
هینجین: اما .....
+اما چی ؟
هیونجین: من چیزی برای از دست دادن ندارم اما تو داری .
+چی ؟
هیونجین: نباید تنهاش میزاشتی .
+یعنی چی ؟ چی میگی تو ؟ (داد)
هیونجین: ا.ت ....... خدمتکارای اون عمارت اونجوری که تو فکر میکنی خیلی هم قابل اعتماد نیستن .
بچه هااااا گفتم که یه ذره کِرم درونم فعال شده .
لطفا حمایت کنید چون قراره خیلییییی جالب تر و هیجانی تر بشه :)
شرایط تا پارت ۱۰ همینه :
لایک : ۱۶
کامنت : ۳۰
۱۲.۰k
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.