ویو جیمین
ویو جیمین
یربع از مراسم گذشت دیدم ات داره میره بالا یواشکی از بین جمعیت خودمو بهش رسوندم بردمش تو یه اتاق
+به به جناب پارک
_خانم پارک(خنده با بغض)
+عا اشتباه شد خانم کیم من دیگه پارک نیستم البته الان من هیلوری ام
_هیلوری(پوزخند)
_خب خانم هیلوری با اجازه کی اینکار رو با موهات کردی چرا به اموال من دست زدی(لبخند)
ویو ات
وقتی اینو گفت لباشو کوبید رو لبام و وحشیانه مک میزد لباسام رو در اورد که برگشت گفت
_نباید این کارو با من میکردی من نقاب سیاهم
وقتی اینو گفت یادم یه چیزی افتادم من بودم که به پهلوش تیر زدم برای همین زخمش رو فشار دادم تا ولم کنه
_ایی...نکن..درد داره
+نقاب سیاه اولا موهام اموال تو نیست و دست خودمه دوما واسه من نمیتونی شرور بشی من هیلوری ام موندم با چه عقلی تورو دوست داشتم واقعا برا خودم متاسفم هعی(پوزخند)
_تو بهم شلیک کردی؟؟(تعجب)
+sorry(خنده)
ویو جیمین
وقتی اومدم چیزی بگم بلند شد لباسشو پوشید و رفت زخمم باز شده بود برای همین خونریزی شدید داشتم یونگی از پله ها بالا اومد وقتی منو دید گفت
^هی چیکار کردی بلندشو من میبرمت بیمارستان
_ایی نمیتونم بلند بشم
با کمک یونگی رفتم تو ماشین و منو برد بیمارستان
یربع از مراسم گذشت دیدم ات داره میره بالا یواشکی از بین جمعیت خودمو بهش رسوندم بردمش تو یه اتاق
+به به جناب پارک
_خانم پارک(خنده با بغض)
+عا اشتباه شد خانم کیم من دیگه پارک نیستم البته الان من هیلوری ام
_هیلوری(پوزخند)
_خب خانم هیلوری با اجازه کی اینکار رو با موهات کردی چرا به اموال من دست زدی(لبخند)
ویو ات
وقتی اینو گفت لباشو کوبید رو لبام و وحشیانه مک میزد لباسام رو در اورد که برگشت گفت
_نباید این کارو با من میکردی من نقاب سیاهم
وقتی اینو گفت یادم یه چیزی افتادم من بودم که به پهلوش تیر زدم برای همین زخمش رو فشار دادم تا ولم کنه
_ایی...نکن..درد داره
+نقاب سیاه اولا موهام اموال تو نیست و دست خودمه دوما واسه من نمیتونی شرور بشی من هیلوری ام موندم با چه عقلی تورو دوست داشتم واقعا برا خودم متاسفم هعی(پوزخند)
_تو بهم شلیک کردی؟؟(تعجب)
+sorry(خنده)
ویو جیمین
وقتی اومدم چیزی بگم بلند شد لباسشو پوشید و رفت زخمم باز شده بود برای همین خونریزی شدید داشتم یونگی از پله ها بالا اومد وقتی منو دید گفت
^هی چیکار کردی بلندشو من میبرمت بیمارستان
_ایی نمیتونم بلند بشم
با کمک یونگی رفتم تو ماشین و منو برد بیمارستان
۵.۶k
۰۸ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.