فیک طراح جئون🖇part57
طراح جئون🖇 🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
🖤#part57
🖤
🖤
🖤
ویو سوآ
یع رب از اون موقعی که ا/ت رفت میگذشت و من ۱دای جیغاشو میشنیدم ولی جرعت نداشتم برم یعنی کوک داره چه بلایی سر اون بجه بیگناه میاره..عییی..الانم هرچی تهینگ زده بود پرید الان تازه فهمیده چه گوهی خورده و اونده معضرت خواهی
ته:سوآ من اونموقع مست بودم نفهمیدم چی گفتم ترو خدا منو ببخش
&وقتی مستی داری حقایقی که توی سرت میگذررو میگی
ته:نه به خدا فکر کردم ترو میگن اسم ا/ت و تورو باهم قاطی کرده بودم نمیدونستم دارم چه گوهی میخورم ترو خدا منو ببهش ..من از اون موقعی که ا/ت ولم کرد دیگ حسی بهش ندارم و الان ترو دوس دارم ..من ا/ت رو فقط به انوان یه دوست میبینم نه هیچ چیز دیگه ای
&قول میدی دیگ تکرار نکنی
@قول میدم
&خوب ..آشتی
@مرسسییی
&ته..تو میدونی چی شده ..کوک با ا/ت چی کار داره..که یه دفه صدای جیغ ها قط شد
@یاعلی نکنه به خواطر منه
&برو از کوک و ا/ت معضرت خواهی کن
@اوک بریم
داشایم میرفتیم توی حیاط که دیدم کوک ا/ت رو بغلش کرفته و ا/ت هم بیهوشه و داره زود میره
@کوکککک چی شدههه..من اومدم بهت بگم که
_فعلا هیچی نگووووو
@چییی چیمیگی ا/ت جش شده
که دیدم کوک زود از بغلم رد شد و ا/ت رو گذاشت توی ماشین و رفت
ویو کوک
وایرچیکار کردم نمیخواستم اینطور بشه دوباره ا/ت رو بردم بیماریتان و
دکتر:حالش خوب نیس اون باردار بوده میدونستی
کوک:بله میدونیتم
دکتر:خوب چی شده
کوک:عمم....افتاد!از رو پله
دکتردخنده ریزی زد..اوکی باید واسید سرمش تموم شه و از این به بعد خیلی ازش مراقبت کنید و گرنه سلامتی بچه تو خطر میفته
کوک:چشم حتما
رفتم بالا یرش که دبدم از شماره لنگچان برام پیام اومده{فک کنم تا الان ا/ت رو کشته باشی درسته؟؟خوب کارم خوب بود}واتتت یعنی اینا هنش نقشه اون بود!!اون فهمیده که من زندم و دوباره برام نقشه کشیده ولی الان باید ا/ت آسیب ببینه(با گریه)🤧همونطور بالا سر ا/ت دراز کشیدم و خوابم برد
🖤#part57
🖤
🖤
🖤
ویو سوآ
یع رب از اون موقعی که ا/ت رفت میگذشت و من ۱دای جیغاشو میشنیدم ولی جرعت نداشتم برم یعنی کوک داره چه بلایی سر اون بجه بیگناه میاره..عییی..الانم هرچی تهینگ زده بود پرید الان تازه فهمیده چه گوهی خورده و اونده معضرت خواهی
ته:سوآ من اونموقع مست بودم نفهمیدم چی گفتم ترو خدا منو ببخش
&وقتی مستی داری حقایقی که توی سرت میگذررو میگی
ته:نه به خدا فکر کردم ترو میگن اسم ا/ت و تورو باهم قاطی کرده بودم نمیدونستم دارم چه گوهی میخورم ترو خدا منو ببهش ..من از اون موقعی که ا/ت ولم کرد دیگ حسی بهش ندارم و الان ترو دوس دارم ..من ا/ت رو فقط به انوان یه دوست میبینم نه هیچ چیز دیگه ای
&قول میدی دیگ تکرار نکنی
@قول میدم
&خوب ..آشتی
@مرسسییی
&ته..تو میدونی چی شده ..کوک با ا/ت چی کار داره..که یه دفه صدای جیغ ها قط شد
@یاعلی نکنه به خواطر منه
&برو از کوک و ا/ت معضرت خواهی کن
@اوک بریم
داشایم میرفتیم توی حیاط که دیدم کوک ا/ت رو بغلش کرفته و ا/ت هم بیهوشه و داره زود میره
@کوکککک چی شدههه..من اومدم بهت بگم که
_فعلا هیچی نگووووو
@چییی چیمیگی ا/ت جش شده
که دیدم کوک زود از بغلم رد شد و ا/ت رو گذاشت توی ماشین و رفت
ویو کوک
وایرچیکار کردم نمیخواستم اینطور بشه دوباره ا/ت رو بردم بیماریتان و
دکتر:حالش خوب نیس اون باردار بوده میدونستی
کوک:بله میدونیتم
دکتر:خوب چی شده
کوک:عمم....افتاد!از رو پله
دکتردخنده ریزی زد..اوکی باید واسید سرمش تموم شه و از این به بعد خیلی ازش مراقبت کنید و گرنه سلامتی بچه تو خطر میفته
کوک:چشم حتما
رفتم بالا یرش که دبدم از شماره لنگچان برام پیام اومده{فک کنم تا الان ا/ت رو کشته باشی درسته؟؟خوب کارم خوب بود}واتتت یعنی اینا هنش نقشه اون بود!!اون فهمیده که من زندم و دوباره برام نقشه کشیده ولی الان باید ا/ت آسیب ببینه(با گریه)🤧همونطور بالا سر ا/ت دراز کشیدم و خوابم برد
۴.۱k
۱۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.