وقتی دخترشونی رو نمراتت حساسن و تو خرابشون کردی

وقتی دخترشونی رو نمراتت حساسن و تو خرابشون کردی

ا/ت:*کارنامتو دستت گرفته بودی و آروم اشک میریختی....تو قول داده بودی ایندفعه سربلندش کنی اما....بدتر از قبل گند زدی....با صدای باز شدن در اتاق اشکاتو پاک کردی....
نامجون:کارنامه هارو امروز دادن؟
ا/ت:*سرتو انداختی پایین*ب....بله
نامجون:خب....نمیخوای کارنامتو نشونم بدی؟*لبخند
ا/ت:*همونطور که سرت پایین بود لبتو گاز گرفتی و کارنامه رو گرفتی سمتش
نامجون:*با لبخند کارنامه رو از دستت گرفت....با دیدن نمره هات تعجب کرد....با اخم بهت زل زد*این...چیه؟....بچه تو مگه قول نداده بودی؟
ا/ت:*سرت پایین بود و هیچی نمیگفتی
نامجون:مگه با تو نیستم؟....جوابمو بده*بلند
ا/ت:*میزنه زیر گریه
نامجون:سرتو بیار بالا
ا/ت:*با گریه سرتو اروم میاری بالا و بهش زل میزنی
نامجون:*اشکاتو پاک میکنه*چرا گریه میکنی؟....بخاطر یه نمره؟...پفف*بغلت میکنه و موهاتو نوازش میکنه
ا/ت:*متقابل بغلش میکنی*من...من نتونستم.....باز....باز نا امیدت کردم*بیشتر تو بغلش فرو میری
نامجون:*موهاتو نوازش میکنه*هیس....ایندفعه هم نتونستی....ولی دفعه دیگه با کمک همدیگه نمره هاتو میبریم بالا هوم؟*لبخند
ا/ت:*سرتو تکون میدی و لبخند میزنی
نامجون:*اروم میزنه رو بینیت*کیوت...


خبب برای عاپ ورژنای بعدی 60لایک و 40 کامنت؟