پارت دوم
پارت دوم
دختر عموی من
همو بغل کردیم اره اون آرام دختر عموم و دوست صمیمیم بود بعد اینکه از بغل هم اومدیم بیرون اون ارشیای رو مخو دیدم بعد او کراشم و پسر عموم آیهان
در این لحظه ها که میگذشت مهراد مناظره گر بود
آیدا :سلام خره من
آرام : سلام شتر
آرام و آیدا باهم : شما پسرا به چی نگا میکنین
ویو ارشیا
صبح با صدای زنگ گوشیم بیدار شدم مهراد بود جواب دادم
ارشیا : سلام کاکا
مهراد:سلام دادا
ارشیا:چیکا داری سر صبحی
مهراد: مگه نمی خوای بری دانشگاه
ارشیا : پاک یادم رفته بود الان میام
مهراد: خداحافظ
ارشیا : بای (قطع کرد)
بعد از حرف زدن با مهراد بلند شدمو استایل مورد علاقه ی آیدا که دارک بود پوشیدم من عاشق آیدا بودم ولی اون هیچ حسی به من نداشت
حالا حاضر شدم و رفتم پایین بعد من آرام و آیهان هم اومدن نشستیم صبحونه بخوریم که گوشیم دوباره زنگ خورد اهه
ارشیا: بر خرمگس معرکه نعلت
مادر ارشیا : چته مادر آروم باش
بابای ارشیا : راست میگه مادرت بابا جان
برداشتم ببینم کیه : وووووو
از این به بعد شرط نمیزارم
دختر عموی من
همو بغل کردیم اره اون آرام دختر عموم و دوست صمیمیم بود بعد اینکه از بغل هم اومدیم بیرون اون ارشیای رو مخو دیدم بعد او کراشم و پسر عموم آیهان
در این لحظه ها که میگذشت مهراد مناظره گر بود
آیدا :سلام خره من
آرام : سلام شتر
آرام و آیدا باهم : شما پسرا به چی نگا میکنین
ویو ارشیا
صبح با صدای زنگ گوشیم بیدار شدم مهراد بود جواب دادم
ارشیا : سلام کاکا
مهراد:سلام دادا
ارشیا:چیکا داری سر صبحی
مهراد: مگه نمی خوای بری دانشگاه
ارشیا : پاک یادم رفته بود الان میام
مهراد: خداحافظ
ارشیا : بای (قطع کرد)
بعد از حرف زدن با مهراد بلند شدمو استایل مورد علاقه ی آیدا که دارک بود پوشیدم من عاشق آیدا بودم ولی اون هیچ حسی به من نداشت
حالا حاضر شدم و رفتم پایین بعد من آرام و آیهان هم اومدن نشستیم صبحونه بخوریم که گوشیم دوباره زنگ خورد اهه
ارشیا: بر خرمگس معرکه نعلت
مادر ارشیا : چته مادر آروم باش
بابای ارشیا : راست میگه مادرت بابا جان
برداشتم ببینم کیه : وووووو
از این به بعد شرط نمیزارم
۲.۵k
۱۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.