پارت 71
#پارت_71
معلم جذاب من👨🏻🏫🍓
سری تکون داد و در و باز کرد وارد دفتر شد!!
بعد از رفتنش چند لحظه ای با لبخند به جای خالیش نگاه میکردم که صدای سارا رشته افکارمو پاره کرد:
-هوی الاغ دوساعته به چی خیره موندی؟!
سرمو تکونی دادم و بهت زده گفتم:
+چی؟!
با کف دستش ضربه ای به پیشونیش زد و گفت:
-هیچی!!!
لقمه رو سمتم گرفت و ادامه داد:
-بیا بگیر کوفت کن!!
تک خنده ای کردم و لقمه رو از دستش گرفتم و باهم دیگه به سمت حیاط حرکت کردیم!!
با سارا روی جدول باغچه ی مدرسه نشستیم و مشغول خوردن لقمه امون شدیم.
من گاز بزرگی به ساندویجم زدم که سارا گفت:
-خب تعریف کن ببینم!!
برگشتم سمتشمو دستمو جلوی دهنم گرفتم و با همون دهن پر پرسیدم:
-چیو تعریف کنم؟!
سارا با تشر گفت:
+خفه نشی آروم تر!!!
همیشه عاشق این سلیطه بازیاش بودم چشمام و ریز کردم که ادامه داد:
-راهگان چیکارت داشت؟!
معلم جذاب من👨🏻🏫🍓
سری تکون داد و در و باز کرد وارد دفتر شد!!
بعد از رفتنش چند لحظه ای با لبخند به جای خالیش نگاه میکردم که صدای سارا رشته افکارمو پاره کرد:
-هوی الاغ دوساعته به چی خیره موندی؟!
سرمو تکونی دادم و بهت زده گفتم:
+چی؟!
با کف دستش ضربه ای به پیشونیش زد و گفت:
-هیچی!!!
لقمه رو سمتم گرفت و ادامه داد:
-بیا بگیر کوفت کن!!
تک خنده ای کردم و لقمه رو از دستش گرفتم و باهم دیگه به سمت حیاط حرکت کردیم!!
با سارا روی جدول باغچه ی مدرسه نشستیم و مشغول خوردن لقمه امون شدیم.
من گاز بزرگی به ساندویجم زدم که سارا گفت:
-خب تعریف کن ببینم!!
برگشتم سمتشمو دستمو جلوی دهنم گرفتم و با همون دهن پر پرسیدم:
-چیو تعریف کنم؟!
سارا با تشر گفت:
+خفه نشی آروم تر!!!
همیشه عاشق این سلیطه بازیاش بودم چشمام و ریز کردم که ادامه داد:
-راهگان چیکارت داشت؟!
۴.۷k
۱۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.