تکپارتی هیونجین
تکپارتی هیونجین
#تکپارتی
#هیونجین
ویو ا.ت :
توی خونه نشسته بودیم من سرم توی گوشیم بود هیون هم داشت برای کامبک جدیدشون توی اتاق کارش تمرین میکرد دیگه واقعا حوصلم سر رفته بود بلند شدم رفتم توی اتاقمون گفتم اتاق رو تمیز کنم یکم سرگرم بشم اتاق رو کامل تمیز کردم ولی همچنان حوصلم سر میرفت دیگه داشتم دیونه میشدم تا اینکه به سرم زد بریم بار گفتم اگه خودم تنها میرفتم هیون سر به تنم نمیزاشت
رفتم توی اتاقش و از پشت بغلش کردم
_او بیب چیزی شده؟
نه چیزی نشده فقط خیلی حوصلم سر میره
_کاری توی ذهنت هست که انجام بدیم؟
آممممممم
_خجالت نکش بگو
میای...بریم...بار👈🏻👉🏻
_همین ( با پوزخند )
حیحی آره میای بریم؟؟ ( با قیافه و لحن کیوتی داشتی بهش میگفتی )
_آآآآآ خیلی کیوتی...اگه انقد کیوت نبودی قبول نمیکردم بریم آماده بشیم بریم
یاااا حواست باشه لباسی نپوشی که مجبور بشم بزنمت
_توهم حواست باشه لباسی نپوشی که همه حواسا به تو باشه
اصن من برای تو لباس انتخاب میکنم توهم برای من
_قبول
ویو ا.ت :
لباسامونو پوشیدیم و سوار ماشین شدیم و به سمت بار حرکت کردیم رسیدیم و قبل از اینکه پیاده بشیم هیون بهم گفت وایسا
_ا.ت اونجا از پیش من جم نخور باشه؟
باشه عشقم
_پیاده شدیم و دست تو دست هم رفتیم داخل اونجا کلی مشروب خوردیم ولی من خیلی کم مست شده بودم برعکس ا.ت...چون دیدم خیلی مست شده بغلش کردم و بردمش بیرون و یه تاکسی گرفتم و رفتیم خونه توی خونه خیلی تحریک شده بودم دیگه نتونستم طاقت بیارم و ا.ت رو انداختم روی تخت و روش خیمه زدم از لبش شروع کردم بوسیدن بعدش گردنش رو کبود کردم و...
بقیشم بگم ا.ت اون شب کلی درد کشید🌚
#تکپارتی
#هیونجین
ویو ا.ت :
توی خونه نشسته بودیم من سرم توی گوشیم بود هیون هم داشت برای کامبک جدیدشون توی اتاق کارش تمرین میکرد دیگه واقعا حوصلم سر رفته بود بلند شدم رفتم توی اتاقمون گفتم اتاق رو تمیز کنم یکم سرگرم بشم اتاق رو کامل تمیز کردم ولی همچنان حوصلم سر میرفت دیگه داشتم دیونه میشدم تا اینکه به سرم زد بریم بار گفتم اگه خودم تنها میرفتم هیون سر به تنم نمیزاشت
رفتم توی اتاقش و از پشت بغلش کردم
_او بیب چیزی شده؟
نه چیزی نشده فقط خیلی حوصلم سر میره
_کاری توی ذهنت هست که انجام بدیم؟
آممممممم
_خجالت نکش بگو
میای...بریم...بار👈🏻👉🏻
_همین ( با پوزخند )
حیحی آره میای بریم؟؟ ( با قیافه و لحن کیوتی داشتی بهش میگفتی )
_آآآآآ خیلی کیوتی...اگه انقد کیوت نبودی قبول نمیکردم بریم آماده بشیم بریم
یاااا حواست باشه لباسی نپوشی که مجبور بشم بزنمت
_توهم حواست باشه لباسی نپوشی که همه حواسا به تو باشه
اصن من برای تو لباس انتخاب میکنم توهم برای من
_قبول
ویو ا.ت :
لباسامونو پوشیدیم و سوار ماشین شدیم و به سمت بار حرکت کردیم رسیدیم و قبل از اینکه پیاده بشیم هیون بهم گفت وایسا
_ا.ت اونجا از پیش من جم نخور باشه؟
باشه عشقم
_پیاده شدیم و دست تو دست هم رفتیم داخل اونجا کلی مشروب خوردیم ولی من خیلی کم مست شده بودم برعکس ا.ت...چون دیدم خیلی مست شده بغلش کردم و بردمش بیرون و یه تاکسی گرفتم و رفتیم خونه توی خونه خیلی تحریک شده بودم دیگه نتونستم طاقت بیارم و ا.ت رو انداختم روی تخت و روش خیمه زدم از لبش شروع کردم بوسیدن بعدش گردنش رو کبود کردم و...
بقیشم بگم ا.ت اون شب کلی درد کشید🌚
۹.۴k
۱۸ اسفند ۱۴۰۲