تکپارتی لینو و هیون
ویو الی :
لینو خیلی وقته که به هیون درخواست داده تا بوسش کنه ولی هیون قبول نمیکنه یه شب که اعضا تو خوابگاه نبودن ...
ویو لینو : امشب که اعضا میرن خودم کارشو تموم میکنم پسره فکر کرده بگه نمیخوام من کارمو نمیکنم
ویو هیون :
لینو خیلی کنه امشب که اعضا نیستن و فقط منو لینو هستیم میترسم اون کارو باهام بکنه امشب خودمو تو خونه حبس میکنم
پرش زمانی تو خوابگاه وقتی اعضا رفته بودن :
لینو : هیون بیا شام درس کردم با هم بخوریم چرا انقدر تو اتاقی اخه ؟؟؟
هیون تو اتاق : حالا خیلی گشنمه برم بخورم شاید اون کارو نکنه
لینو : بیا دیگه ... (بلند گفت )
تو دلش: بیا تا بگم کت تنه کیه 😈😁
هیون رفت
لینو : چه عجب اومدی
نشستن شام خوردن
لینو : میشه لبتو پاک کنم ... کثیفه
هیون : نه خودم پاک میکنم
لینو لبشو محکم کوبوند رو لب هیون
هیون همچنین بدش نیومد و اون شب رو اونجوری گذراندن ...
بقیشم به ما ربطی ندارد 📿📿 برین نماز بخونین
لینو خیلی وقته که به هیون درخواست داده تا بوسش کنه ولی هیون قبول نمیکنه یه شب که اعضا تو خوابگاه نبودن ...
ویو لینو : امشب که اعضا میرن خودم کارشو تموم میکنم پسره فکر کرده بگه نمیخوام من کارمو نمیکنم
ویو هیون :
لینو خیلی کنه امشب که اعضا نیستن و فقط منو لینو هستیم میترسم اون کارو باهام بکنه امشب خودمو تو خونه حبس میکنم
پرش زمانی تو خوابگاه وقتی اعضا رفته بودن :
لینو : هیون بیا شام درس کردم با هم بخوریم چرا انقدر تو اتاقی اخه ؟؟؟
هیون تو اتاق : حالا خیلی گشنمه برم بخورم شاید اون کارو نکنه
لینو : بیا دیگه ... (بلند گفت )
تو دلش: بیا تا بگم کت تنه کیه 😈😁
هیون رفت
لینو : چه عجب اومدی
نشستن شام خوردن
لینو : میشه لبتو پاک کنم ... کثیفه
هیون : نه خودم پاک میکنم
لینو لبشو محکم کوبوند رو لب هیون
هیون همچنین بدش نیومد و اون شب رو اونجوری گذراندن ...
بقیشم به ما ربطی ندارد 📿📿 برین نماز بخونین
۷.۸k
۲۳ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.