مرسی که حمایت کردید شیرموزام“★
مرسی که حمایت کردید شیرموزام“★
لیدیخشنمن! ٭
PÄRT: ⑦
♬ینی ما انقد تو راه بودیم
بعدن برام ادم بکش بریم یه چی بخوریم
♪من کارم برام مهمه
برای مشتری هام ارزش قاعلم
♬خب یکی تو این کوچه هست یکی هم تو اون خیابون و....
(پرش پیش خانوادهاشون)(هر 4نفر تو یه ماشینن)
م. ک: بهشون بگیم
م. ا: اره بگیم
م. ک: اقایون ما یه موضوعی رو میخوایم بهتون بگیم
پ. ک: ما خودمون هم میدونیم
م. ا: چی؟
پ. ا: که میخواید جیان و کوک ازدواج کنن هم برا شرکتمون خوبه هم برا قوی تر شدن باند مافیایمون
م. ک: بخواطر همونه که بهونه اوردیم بمونیم
م. ا: خیلی هم کار خوبی انجام دادین
م. ک: ولی وقتی عاشق هم نیستن ما نمیتونیم به اجبار عروس دامادشون کنیم
م. ا: وااای میتونم از الان اون نوه های گلمو حس کنم
م. ک: بله پسرم به باباش رفته سرعت عمل زیادی داره
پ. ک: 🤭😌
پ. ا: هی هی دختر منم به خودم رفته زاتی قدرت مردونه داره انگار مردیه واس خودش
پ. ک: وای اصلا به اون جثه لاغرش نمیخره هاااا
همه: ههههه
پ. ا: رسیدیم
(پرش پیش کوک و جیان)
♪اخرین نفرم زدم و حرکت کردیم سمت خونه رفته بودن سریع از موتور پیاده شدم و رفتم تو کوکم پشتم اومد و اون رفت اتاقش منم رفتم
⑧مین بعد
♬دوش گرفتم و لباس پوشدم رفتم سمت اتاق جیان درو باز کردم که
شرط:
لایک: ¹⁹
کامنت: ⅛
فالو تا: ¹⁴⁵
لیدیخشنمن! ٭
PÄRT: ⑦
♬ینی ما انقد تو راه بودیم
بعدن برام ادم بکش بریم یه چی بخوریم
♪من کارم برام مهمه
برای مشتری هام ارزش قاعلم
♬خب یکی تو این کوچه هست یکی هم تو اون خیابون و....
(پرش پیش خانوادهاشون)(هر 4نفر تو یه ماشینن)
م. ک: بهشون بگیم
م. ا: اره بگیم
م. ک: اقایون ما یه موضوعی رو میخوایم بهتون بگیم
پ. ک: ما خودمون هم میدونیم
م. ا: چی؟
پ. ا: که میخواید جیان و کوک ازدواج کنن هم برا شرکتمون خوبه هم برا قوی تر شدن باند مافیایمون
م. ک: بخواطر همونه که بهونه اوردیم بمونیم
م. ا: خیلی هم کار خوبی انجام دادین
م. ک: ولی وقتی عاشق هم نیستن ما نمیتونیم به اجبار عروس دامادشون کنیم
م. ا: وااای میتونم از الان اون نوه های گلمو حس کنم
م. ک: بله پسرم به باباش رفته سرعت عمل زیادی داره
پ. ک: 🤭😌
پ. ا: هی هی دختر منم به خودم رفته زاتی قدرت مردونه داره انگار مردیه واس خودش
پ. ک: وای اصلا به اون جثه لاغرش نمیخره هاااا
همه: ههههه
پ. ا: رسیدیم
(پرش پیش کوک و جیان)
♪اخرین نفرم زدم و حرکت کردیم سمت خونه رفته بودن سریع از موتور پیاده شدم و رفتم تو کوکم پشتم اومد و اون رفت اتاقش منم رفتم
⑧مین بعد
♬دوش گرفتم و لباس پوشدم رفتم سمت اتاق جیان درو باز کردم که
شرط:
لایک: ¹⁹
کامنت: ⅛
فالو تا: ¹⁴⁵
۱۱.۱k
۲۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.