تکپارتی جونگین
وقتی تو رو می خواد ولی میترسه...
ویو المیرا
جونگین خیلی وقته که ا.ت رو دوست داره و همیشه دنبالشه ولی نمیتونه اون رو بدست بیاره چون میترسم ا.ت قبول نکنه
ا.ت :
جونگین چند روزه رفتارش عجیب و غریب شده نمیدونم ...
ویو الی : جونگین و ا.ت هم میزی هستن
جونگین : زنگ تفریح بالا پشت بوم میبینمت
ا.ت : پشت بوم ؟؟؟ .. پشت بوم برای چی ؟؟؟ .. باشه
زنگ خورد :
ا.ت : رفتم بالا پشت بوم
دیدم داره منظررو نگاه میکنه ... گفتم یکم بترسونمش
دستمو گذاشتم رو چشاش ... سریع ترسید و برگشت که من داشتم می افتادم که .. از کمرش محکم گرفتم .. و منو نگه داشت ... چند دقیقه بهم دیگه خیره شدیم ... با خجالت فرار کرد قبلش به ا.ت یه برگه داد تو برگه نوشته بود ( لطفاً برو کنار دیواری که پنجره داره )
ا.ت رفت دید کلی خوراکی ... و یه نامه دید توش نوشته بود مال من شو
ا.ت .. خندش گرفت و رفت دنبال جونگین ... باشه دیوونه من مال تو میشم
زنگ درس هم دست همو گرفتن ✨🌚
کسی که گفت از ای ان و لینو بنویس هر موضوعی میخوای بفرما لینو رو هم میزارم 😉
ویو المیرا
جونگین خیلی وقته که ا.ت رو دوست داره و همیشه دنبالشه ولی نمیتونه اون رو بدست بیاره چون میترسم ا.ت قبول نکنه
ا.ت :
جونگین چند روزه رفتارش عجیب و غریب شده نمیدونم ...
ویو الی : جونگین و ا.ت هم میزی هستن
جونگین : زنگ تفریح بالا پشت بوم میبینمت
ا.ت : پشت بوم ؟؟؟ .. پشت بوم برای چی ؟؟؟ .. باشه
زنگ خورد :
ا.ت : رفتم بالا پشت بوم
دیدم داره منظررو نگاه میکنه ... گفتم یکم بترسونمش
دستمو گذاشتم رو چشاش ... سریع ترسید و برگشت که من داشتم می افتادم که .. از کمرش محکم گرفتم .. و منو نگه داشت ... چند دقیقه بهم دیگه خیره شدیم ... با خجالت فرار کرد قبلش به ا.ت یه برگه داد تو برگه نوشته بود ( لطفاً برو کنار دیواری که پنجره داره )
ا.ت رفت دید کلی خوراکی ... و یه نامه دید توش نوشته بود مال من شو
ا.ت .. خندش گرفت و رفت دنبال جونگین ... باشه دیوونه من مال تو میشم
زنگ درس هم دست همو گرفتن ✨🌚
کسی که گفت از ای ان و لینو بنویس هر موضوعی میخوای بفرما لینو رو هم میزارم 😉
۶.۱k
۲۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.