وقتی به یه دلیلی تازه از سال سوم میای هاگوارتز و عجله داری و میوفتی روشون

تام: وقتی داشت کتاب میخوند خوردی بهش و افتادی روش اولش عصبی شد ولی بعدش که دید تویی کمکت کرد بلند شی و با پوزخندی گفت بهتره مراقب باشی گرل دفعه دیگه قرار نیست به این راحتی از کارت بگذرم

متیو: داشت به سمت حیاط میرفت که افتادی روش لبت خورد به لبش سریع بلند شدی ازش ازش عذرخواهی کردی با لبخند معنی داری بهت نگا کرد
_خوش مزه بود
قبل اینکه چیزی بگی رفت

دریکو:یه گروه از بچه های اسلیترین بخاطر تازه وارد بودنت اذیتت کردن تو هم بدو بدو با گریه به سمت خروجی میدویدی که خوردی به دریکو و با هم افتادین رو کاناپه بلند شدی خاستی بری که دستتو گرفت کشیدت سمت خودش اشکاتو پاک کرد
-به حرفاشون اهمیت نده مردم عادت دارن ادمو قضاوت کنن
بعد بهت لبخندی زدو رفت

تئو: چون دیر کرده بودی با عجله به سمت کلاست میرفتی که به تئو خوردی و شیشه جوهر ریخت رو لباسش با عصبانیت سرت داد زد ولی وقتی دید خیلی ترسیدی نفس عمیقی کشید
- هوففف معزرت میخوام که سرت داد زدم بهتره از این به بعد جلو پات بپای خانوم کوچولو
و بعد با پوزخند رو لبش قبل اینکه چیزی بگی رفت

لورنزو: داشت به سمت خوابگاه اسلیترین میرفت که تو خوردی بهش نزدیک بود از پله ها بیوفتی پایین که لورنزو گرفتت
+بهتره بیشتر مراقب باشی لیدی
بعدم با همون حالت جنتلمنانه به راهش ادامه داد


نظرتون دربارش بگید اگه جایی مشکلی داشت بگید اصلاحش می کنم 😊❤