وارد پیست شدم که دیدم جیمین داد زد
وارد پیست شدم که دیدم جیمین داد زد
_ات اینجا چه خبره
انقدر سرصدا بود که کسی نفهمید منم اهمیتی ندادم که یه یارویی اومد تو پیست از لحاظ هیکل اون از من خیلی هیکلی تر بود منم موهامو بالا بستم شروع کردم به گرم کردن دستام جیمین رو دیدم که با تعجب بهم نگاه میکرد شروع کردم به ضربه زدن
ویو جیمین
صورت ات کلا زخمی شده بود که بعد 15 مین ات اخرین ضربه رو زد و برنده شد اومد بیرون که بره سمت موتورش که من دستشو گرفتم
_چته چرا انقدر عوض شدی تو اون ات من نیستی من اون ات رو میخوام که نه اهل دعوا بود نه از مافیا خوشش میاد این چه وضعشه(داد)
+تو اینکارا رو با من کردی توووو بخاطر تو من بچمو از دادم رفتی با اون هرزه ها گشتی اگه از اول میگفتی منو نمیخوای الان این وضع نبود من ات قبلی نیستم اتی که تو میشناختی مرده الان من فقط هیلوری ام انقدر دنبالم نیا
_خب منـ...
ویو جیمین
تا اومدم حرف بزنم صدای جیغ اومد ات دویید رفت سمت صدا منم رفتم اونجا دیدم سه تا مرد میخوان به یه دختر تجاوز کنن اومدم برم سمتشون که ات اومد گفت
+تو وایسا هنوز زخمت خوب نشده
نزاشت حرفی بزنم درجا رفت شمت پسرا
*علامت ناشناس؟
+هوی چیکار دختر مردم داری
؟ تو کی این اصلا به تو چه ربطی داره
+میخوای ربطشو نشونت بدم
ویو ات
وقت حرفی بهش ندادم شروع کردم به زدن یکیشون رو انقدر زدم بیهوش شد دوتا مونده بود با پام محکم زدم تو سر یکیشون اون یکی هم ترسید خودش رفت
_واوووو
_ات اینجا چه خبره
انقدر سرصدا بود که کسی نفهمید منم اهمیتی ندادم که یه یارویی اومد تو پیست از لحاظ هیکل اون از من خیلی هیکلی تر بود منم موهامو بالا بستم شروع کردم به گرم کردن دستام جیمین رو دیدم که با تعجب بهم نگاه میکرد شروع کردم به ضربه زدن
ویو جیمین
صورت ات کلا زخمی شده بود که بعد 15 مین ات اخرین ضربه رو زد و برنده شد اومد بیرون که بره سمت موتورش که من دستشو گرفتم
_چته چرا انقدر عوض شدی تو اون ات من نیستی من اون ات رو میخوام که نه اهل دعوا بود نه از مافیا خوشش میاد این چه وضعشه(داد)
+تو اینکارا رو با من کردی توووو بخاطر تو من بچمو از دادم رفتی با اون هرزه ها گشتی اگه از اول میگفتی منو نمیخوای الان این وضع نبود من ات قبلی نیستم اتی که تو میشناختی مرده الان من فقط هیلوری ام انقدر دنبالم نیا
_خب منـ...
ویو جیمین
تا اومدم حرف بزنم صدای جیغ اومد ات دویید رفت سمت صدا منم رفتم اونجا دیدم سه تا مرد میخوان به یه دختر تجاوز کنن اومدم برم سمتشون که ات اومد گفت
+تو وایسا هنوز زخمت خوب نشده
نزاشت حرفی بزنم درجا رفت شمت پسرا
*علامت ناشناس؟
+هوی چیکار دختر مردم داری
؟ تو کی این اصلا به تو چه ربطی داره
+میخوای ربطشو نشونت بدم
ویو ات
وقت حرفی بهش ندادم شروع کردم به زدن یکیشون رو انقدر زدم بیهوش شد دوتا مونده بود با پام محکم زدم تو سر یکیشون اون یکی هم ترسید خودش رفت
_واوووو
۴.۶k
۲۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.