₁₇ ᴛᴏᴜᴄʜᴀʙʟᴇ ᴍᴀғɪᴀ "ʟᴇssᴏɴ ¹ ᴘᴀʀᴛ
₁₇ ᴛᴏᴜᴄʜᴀʙʟᴇ ᴍᴀғɪᴀ "ʟᴇssᴏɴ ¹ ᴘᴀʀᴛ
Mᴏᴍ's ʏ.ɴ = &
ʏ.ɴ=+
ᴛᴇᴀ= -
jungkook=¥
Jerry=°
(بچه ها میخواستم ادامشو بزارم کپی کرده بودم داشتم پست میکردم یهو پرید داشتم یه ساعت جیغ میزدم 😂ببخشید اگه دیر شد)
5min
بعد کل کل کردن باهم دیگه رفتیم پیش هم خوابیدیم که یهو...
+ای بابا این گوشیمم که خرابهههههههههههههه اه
عرررر داره بارون میاد یاخدا...
رفتم زیر پتو و دوتا عروسکامو بغل کرده بودم و تو اینستا ول میچرخیدیم که دیدم ساعت 3 ظهره یهو رعد و برق زد و جیغم رفت رو هوا و کل خونه لرزید .
یهو صدای در بلند شد منم نمیتونستم ببینم چون چشام بسته بود و ترسیده بودم
¥ا.ت خوبی ا.ت؟
فهمیدم کوکه ..داشتم گریه میکردم توانایی نداشتم پتو رو بزنم کنار...
¥ا.ت پتو رو بردار عزیزم..(داره سعی میکنه پتو رو از روش بکشه ولی ا.ت سفت پتو رو گرفته)
view jungkook
سعی داشتم پتو رو از ا.ت بکشم تا بتونم بغلش کنم ..... این عادتو همیشه داشت ...از چیزایی که همیشه میترسید همیشه خاطره بدی داشته....
پتو رو محکم گرفته بود و گریه میکرد .. بهش لبخند کمرنگی زدم و رفتم اونور تختش و خوابیدم رو تخت و از زیر پتو رفتم پیشش دیدم جیغ زد ..سریع گرفتمش تو بغلم ... خودشو مچاله کرد تو بغلم و منم سرشو گذاشتم رو سینم ...بلند بلند گریه میکرد
¥ششش من اینجام نفسم..هیچکی نمیتونه دست رو خواهرم بلند کنه ..شش اروم من همینجام قربونت برم.....
6:00 in the afternoon
view Y.N
چشامو باز کردم ...تو بغل جونگ کوک بودم و اونم خواب بود و سرشو گذاشته بود رو سرم(اسلاید2.بنظرم این دوتا باید کاپل میشدن😂ولی خیلی خواهربرادرا هستن اینجورین مثل من و داداشم پس چیز عادی هست😂)
گوشیمو برداشتم و ساعتو دیدم... دیدم ساعت شیشه .. باید 7 اونجا باشیم .... اروم بلند شدم و رفتم حموم و اومدم دیدم کوک نیست .. رفتم تو اتاقش دیدم صدای حموم میاد فهمیدم رفته حموم ....... رفتم اماده شدم(اسلاید3) و موهای بلندمو فر موجی کردم و لباسامو پوشیدم و عطر باکارات رژم(اسلاید4) رو زدم و ارایشم رو تمدید کردم ... بازم داشت بارون میومد که باز رعد و برق زد سریع کیف و گوشیمو برداشتم و دوییدم رفتم تو اتاق جونگ کوک و پریدم بغلش
+میترسمممممممممم (تو بغلش داره بالا پایین میپره *بسم الله* منحرف نشین)
¥من همینجام نترس..
کوک اماده شده بودم اما موهاش خیس بود ..
عطر بولگاری (اسلاید5)رو به خودش زد و منم بو عطرشو گرفتم... خواستم عطرشو بو کنم وقتی بو کردم جونگ کوک از اون لبخندای کشندش زد...
اروم ازش جدا شدم و بهش نگاه کردم ... با موهای خیس خیلی جذاب بود..
+کوک..
¥جانم؟
+میشه من موهاتو درست کنم؟
¥چرا که نه فرشته من (پیشونیشو بوس کرد)
بچه ها عکس عطر و مدل موهای کوک رو گذاشتم و کوک همه چیزش عین عکسه ..
Mᴏᴍ's ʏ.ɴ = &
ʏ.ɴ=+
ᴛᴇᴀ= -
jungkook=¥
Jerry=°
(بچه ها میخواستم ادامشو بزارم کپی کرده بودم داشتم پست میکردم یهو پرید داشتم یه ساعت جیغ میزدم 😂ببخشید اگه دیر شد)
5min
بعد کل کل کردن باهم دیگه رفتیم پیش هم خوابیدیم که یهو...
+ای بابا این گوشیمم که خرابهههههههههههههه اه
عرررر داره بارون میاد یاخدا...
رفتم زیر پتو و دوتا عروسکامو بغل کرده بودم و تو اینستا ول میچرخیدیم که دیدم ساعت 3 ظهره یهو رعد و برق زد و جیغم رفت رو هوا و کل خونه لرزید .
یهو صدای در بلند شد منم نمیتونستم ببینم چون چشام بسته بود و ترسیده بودم
¥ا.ت خوبی ا.ت؟
فهمیدم کوکه ..داشتم گریه میکردم توانایی نداشتم پتو رو بزنم کنار...
¥ا.ت پتو رو بردار عزیزم..(داره سعی میکنه پتو رو از روش بکشه ولی ا.ت سفت پتو رو گرفته)
view jungkook
سعی داشتم پتو رو از ا.ت بکشم تا بتونم بغلش کنم ..... این عادتو همیشه داشت ...از چیزایی که همیشه میترسید همیشه خاطره بدی داشته....
پتو رو محکم گرفته بود و گریه میکرد .. بهش لبخند کمرنگی زدم و رفتم اونور تختش و خوابیدم رو تخت و از زیر پتو رفتم پیشش دیدم جیغ زد ..سریع گرفتمش تو بغلم ... خودشو مچاله کرد تو بغلم و منم سرشو گذاشتم رو سینم ...بلند بلند گریه میکرد
¥ششش من اینجام نفسم..هیچکی نمیتونه دست رو خواهرم بلند کنه ..شش اروم من همینجام قربونت برم.....
6:00 in the afternoon
view Y.N
چشامو باز کردم ...تو بغل جونگ کوک بودم و اونم خواب بود و سرشو گذاشته بود رو سرم(اسلاید2.بنظرم این دوتا باید کاپل میشدن😂ولی خیلی خواهربرادرا هستن اینجورین مثل من و داداشم پس چیز عادی هست😂)
گوشیمو برداشتم و ساعتو دیدم... دیدم ساعت شیشه .. باید 7 اونجا باشیم .... اروم بلند شدم و رفتم حموم و اومدم دیدم کوک نیست .. رفتم تو اتاقش دیدم صدای حموم میاد فهمیدم رفته حموم ....... رفتم اماده شدم(اسلاید3) و موهای بلندمو فر موجی کردم و لباسامو پوشیدم و عطر باکارات رژم(اسلاید4) رو زدم و ارایشم رو تمدید کردم ... بازم داشت بارون میومد که باز رعد و برق زد سریع کیف و گوشیمو برداشتم و دوییدم رفتم تو اتاق جونگ کوک و پریدم بغلش
+میترسمممممممممم (تو بغلش داره بالا پایین میپره *بسم الله* منحرف نشین)
¥من همینجام نترس..
کوک اماده شده بودم اما موهاش خیس بود ..
عطر بولگاری (اسلاید5)رو به خودش زد و منم بو عطرشو گرفتم... خواستم عطرشو بو کنم وقتی بو کردم جونگ کوک از اون لبخندای کشندش زد...
اروم ازش جدا شدم و بهش نگاه کردم ... با موهای خیس خیلی جذاب بود..
+کوک..
¥جانم؟
+میشه من موهاتو درست کنم؟
¥چرا که نه فرشته من (پیشونیشو بوس کرد)
بچه ها عکس عطر و مدل موهای کوک رو گذاشتم و کوک همه چیزش عین عکسه ..
۳.۸k
۲۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.