عشق لجباز من پارت 20
ویو ا/ت:
با حس به بغل گرفته شدن پاهام شل شد به وضوح حس ترس رو به طور رقیق حس می کردم که با صدای بمی کنار گوشم زمزمه کرد
کوک:i got you, princess*بم*
صدای ساعت بزرگ عمارت که نشانه ساعت 12 شب بود به صدا درومد *از اون صدای ساعت کلاسیکا*
منو به سمت خودش برگردوند به من نگاهکرد
نور ماه صورتشو روشن می کرد برای اولین بار به اجزای پسر روبه روش دقت کرد چشماش مثل ی اقیانوس بود که توی نور ماه می درخشید.اون .............واقعا زیباست
تا به خودم اومدم ی میلی متری صورتم قرار داشت طوری که ..............چاقو از دستم افتاد چشماش کم کم خمار تر می شد ........................
با حس به بغل گرفته شدن پاهام شل شد به وضوح حس ترس رو به طور رقیق حس می کردم که با صدای بمی کنار گوشم زمزمه کرد
کوک:i got you, princess*بم*
صدای ساعت بزرگ عمارت که نشانه ساعت 12 شب بود به صدا درومد *از اون صدای ساعت کلاسیکا*
منو به سمت خودش برگردوند به من نگاهکرد
نور ماه صورتشو روشن می کرد برای اولین بار به اجزای پسر روبه روش دقت کرد چشماش مثل ی اقیانوس بود که توی نور ماه می درخشید.اون .............واقعا زیباست
تا به خودم اومدم ی میلی متری صورتم قرار داشت طوری که ..............چاقو از دستم افتاد چشماش کم کم خمار تر می شد ........................
۵.۲k
۰۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.