hidden love عشق پنهان شده
p23
چشمامو با صدای تهیونگ هیونگ باز کردم
تهیونگ.اتتتت
ات.هوم چیه؟(خابالود)
تهیونگ.بیا پایین فیلم ببینیم
ات.نه میخوام بخوابم (خابالود)
اینو گفتمو ملافه رو تا ته کشیدم رو سرم
تهیونگ.باشه خودت خواستی
که صدای چیزی امد سریع از زیر ملافه بیرون امدمو دیدم تهیونگ داره سایه چشمو میزنه به چشمش میدونه من روی لوازم آرایشام حساسمممم
ات.هیونگگگگ(داد)
تهیونگ.غلط کردم
تهیونگ بلند شد دویید پایین منم دنبالش میرفتم که یهو از پشت یکی بغلم کرد وایستادم..
کوک.بچه افتادی چخبره؟
سریع ازش جدا شدمو گفتم
ات.به تو ربطی نداره(سرد)
جین. عااا... ات بیا فیلم ببینم
ات. باشه رفتم یه جا که از کوک خیلی دور باشه با تعجب داشت تو چشام نگا میکرد میدونم منم بودم تعجب میکردم من همیشه پیش کوک مینشستم تا کرم بریزم
یونگی. میخوای اینجا بشینی؟
ات. اره!
جیهوپ. شروع شدددد
داشتیم نگا میکردم که نگاهی سنگینیو حس کردم برگشتم سمت نگا که با کوک مواجه شدم تا دید نگاش کردم چششو ازم برداشتو فیلمشو دید
بلاخره فیلمم تموم شد
زود تر از کوک به اتاق رفتمو روی تختم دراز کشیدم و چشامو بستم که در باز شد فهمیدم کوکه خودمو زدم به خواب...
کوک. ات؟
ات....
کوک. ات میدونم بیداری منو نمیتونی گول بزنی
ات. چیه؟(سرد)
کوک. ات چیشده؟
ات. چیزی نیست(سرد)
کوک. اما هست
ات. میگم نیست چرا نمیفهمی(یکم داد)
جیمین از پایین. چیزی شده بچه هااااا
ات. نه هیونگگگگ
کوک رفت درو قفل کردو امد جلو
ات. چه غلطی میکنی؟(عصبی)
کوک.ات قشنگ توضیح بده ببینم چیشده؟
ات.چیزی نیست میگم
کوک.اتتتتتتت(داد)
ات.سرم داد نزنننن(داد)
کوک.ببخشید...
ادامه دارد..
حمایت کنید🥹❤
چشمامو با صدای تهیونگ هیونگ باز کردم
تهیونگ.اتتتت
ات.هوم چیه؟(خابالود)
تهیونگ.بیا پایین فیلم ببینیم
ات.نه میخوام بخوابم (خابالود)
اینو گفتمو ملافه رو تا ته کشیدم رو سرم
تهیونگ.باشه خودت خواستی
که صدای چیزی امد سریع از زیر ملافه بیرون امدمو دیدم تهیونگ داره سایه چشمو میزنه به چشمش میدونه من روی لوازم آرایشام حساسمممم
ات.هیونگگگگ(داد)
تهیونگ.غلط کردم
تهیونگ بلند شد دویید پایین منم دنبالش میرفتم که یهو از پشت یکی بغلم کرد وایستادم..
کوک.بچه افتادی چخبره؟
سریع ازش جدا شدمو گفتم
ات.به تو ربطی نداره(سرد)
جین. عااا... ات بیا فیلم ببینم
ات. باشه رفتم یه جا که از کوک خیلی دور باشه با تعجب داشت تو چشام نگا میکرد میدونم منم بودم تعجب میکردم من همیشه پیش کوک مینشستم تا کرم بریزم
یونگی. میخوای اینجا بشینی؟
ات. اره!
جیهوپ. شروع شدددد
داشتیم نگا میکردم که نگاهی سنگینیو حس کردم برگشتم سمت نگا که با کوک مواجه شدم تا دید نگاش کردم چششو ازم برداشتو فیلمشو دید
بلاخره فیلمم تموم شد
زود تر از کوک به اتاق رفتمو روی تختم دراز کشیدم و چشامو بستم که در باز شد فهمیدم کوکه خودمو زدم به خواب...
کوک. ات؟
ات....
کوک. ات میدونم بیداری منو نمیتونی گول بزنی
ات. چیه؟(سرد)
کوک. ات چیشده؟
ات. چیزی نیست(سرد)
کوک. اما هست
ات. میگم نیست چرا نمیفهمی(یکم داد)
جیمین از پایین. چیزی شده بچه هااااا
ات. نه هیونگگگگ
کوک رفت درو قفل کردو امد جلو
ات. چه غلطی میکنی؟(عصبی)
کوک.ات قشنگ توضیح بده ببینم چیشده؟
ات.چیزی نیست میگم
کوک.اتتتتتتت(داد)
ات.سرم داد نزنننن(داد)
کوک.ببخشید...
ادامه دارد..
حمایت کنید🥹❤
۱۵.۴k
۰۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.